«أنى و الله لو لقيتهم واحدا و هم طلاع الارض كلها ما باليت و لا
استوحشت. و أنى من ضلالهم الذى هم فيه و الهدى الذى أنا عليه، لعلى بصيرة من نفسى
و يقين من ربى.
و أنى الى لقاء الله، و حسن ثوابه لمنتظر راج. و لكننى آسى أن يلى
أمر هذه ألامة سفهاؤها و فجارها، فيتخذوا مال الله دولا، و عباده خولا، و الصالحين
حربا، و الفاسقين حزبا». (8)
«البته سوگند به خدا اگر من با آنان بهتنهايى روبه رو شوم، در
حالى كه زمين را پر كرده اند، باكى نخواهم داشت و به دل هراسى هم راه نخواهم داد.
من در مورد گمراهى كه دشمنانم در آن فرو رفتهاند و هدايت و موضع حقى كه خود از آن
برخوردارم، نسبت به خود در آگاهى كامل و نسبت به خدا يقين دارم. من به ملاقات
خدايم مشتاقم و به يادداشتهاى نيكويش چشم به راه و اميدوارم و لكن تأسف مىخورم و
اندوهگين كه مبادا كار اين امت به دست نادانان و بىخردان و بدكارى هايشان بيفتد.
ثروت خدا را وسيلۀ قدرتمندى قرار دهند و دست به دست كنند و بندگان خدا را
برده خويش سازند و با صالحان بجنگند و از تبهكاران حزب بسازند».
اين جملات بخشى از نامه ايست كه امام (ع) براى مردم مصر نوشت و آن
را همراه مالك اشتر كه به استاندارى مصرش برگزيده بود، فرستاد. در اين نامۀ
كوتاه ضمن اشاره به كيفيت پذيرش خلافت از طرف امام و عدم ارزش حكومتهاى منهاى
مسئوليت و ارزشهاى معنوى و هشدار به مردم مصر در مورد دشمنان در كمين نشسته،
انگيزۀ موضعگيرى خود را در برابر دشمنانش در اين چند جمله بيان مىكند.
7. دفاع از موضع حق: دفاعى كردن جهاد يكى از مقاصد اصولى است كه
امام در توصيههاى رزمى بر آن تأكيد مىورزد:
«لا تقاتلوهم حتى يبدؤوكم، فانكم بحمد الله على حجة، و ترككم اياهم
حتى يبدؤوكم حجة أخرى لكم عليهم. فاذا كانت الهزيمة باذن الله فلا تقتلوا مدبرا، و
لا تصيبوا معورا، و لا تجهزوا على جريح، و لا تهيجوا النساء بأذى، وان شتمن
أعراضكم، و سببن أمراءكم». (9)
«شما با آنها (مردم شام و ياران معاويه) آغاز به جنگ نكنيد، تا
آنكه آنها خود شروع به جنگ كنند. زيرا كه شما - سپاس خداى را - بر حقانيت خود حجت
و دليل داريد. وقتى از جنگ خوددارى مىكنيد تا آنها آغازگرش باشند، اين عملكرد شما
حجت و سند ديگرى بر حقانيت شما خواهد بود. آنگاه كه به اراده و اذن خدا دشمنانش
شكستخورده و رو به فرار و عقبنشينى گذاردند، هرگز سربازان دشمن را كه پشت به شما
كردهاند، نكشيد و با از پا افتاده ها درگير نشويد و مجروحان را به كام مرگ
نسپاريد. زنانى را كه در اردوى شما هستند با آزاردهى به هيجان نياوريد، گرچه حيثيت
و شرف و شخصيت و ناموس شما را به باد ناسزا بگيرند و فرماندهان شما را فحش دهند».
اين جملات قسمتى از نامه ايست كه امام (ع) قبل از آغاز جنگ صفين به
فرماندهان و سربازانش نوشته است، چنانكه سيد رضى بدان اشاره كرده است. ارسال نامه
نشانگر اين است كه امام اين دستور العمل را خطاب به نيروهاى خط جبهه نوشته است.