جون ياران سبا از هم پراكنده شده و به همان نشستگاهتان بازمىگرديد
و از مواعظى كه شنيدهايد همديگر را به غفلت و نيرنگ وامىداريد. صبحگاهان شما را
به راه مىاورم و در راه مستقيم روى پايتان وا مىدارم و شبانگاه مانند كمان خميده
باز مىگرديد.
هركس كه خواست شما را راست و درست كند، ناتوان شد و شما نيز از قبول
آن باز مانديد».
دنبالۀ خطبۀ پيش، انتقاد دردالودى است كه امام از
واپسگرايى مردم در امر جهاد و فرمانبردارى از فرمانده و امامشان ابراز مىدارد.
مىبينيم كه در اينجا امام در بسيج مردم براى مبارزه مسلحانه با
تجاوزگران، همان تعبير و واژهاى را به كار مىبرد كه قرآن در بسيج مردم براى
تحصيل علم و آگاهى از آن استفاده كرده است:
«چرا از هر قومى، گروهى كوچ نمىكنيد تا در دين فقيه و آگاه شوند و
پس از بازگشت به سوى قومشان آنها را بيم دهند، شايد آنان از زشتىها دورى جويند».
رسالت آگاهى دادن به مردم با گفتن تمام نمىشود.
بايد آگاهىهاى لازم را به گوش مردم رسانيد و زمينه را آنچنان
آماده كرد كه سخن آگاهىبخش را بشنوند و جذب روحشان شود.
تعبير «اسمعتكم» اشاره به اين حقيقت است كه امام (ع) مطالب لازم را
به مردم شنوانده و در گفتار، روشى را اتخاذ كرده كه مردم سخنان آن حضرت را گوش فرا
دهند. چنانكه بيان حقايق بايد آنچنان باشد كه انگيزه عمل نيز در مردم ايجاد كند و
عمل نكردن و حتى گوش ندادن مردم مرحلهاى جداگانه است كه رسالت ابلاغ را نفى نمىكند.
بايد همۀ راههاى ممكن را در انجام وظيفۀ ابلاغ تجربه كرد. آنگونه كه
امام مىفرمايد:
«و دعوتكم سرا و جهرا» و در جاى ديگر «ليلا و نهارا
و سرا و جهرا» و حتى از راه نصحيت و خيرخواهى كه مىفرمايد: «و نصحت
لكم».
امام (ع) از يك حالت خطرناك ديگرى كه معمولا همراه و ملازم با تشتت
و پراكندگى است، سخن مىگويد كه مردم كوفه را سخت از پاى درآورده بود و آن حالت پس
زدن و واپسگرايى منفى است كه مردم باوجود شنيدن سخنان وحدت آفرين و حركت بخش امام
هربار پس مىزدند و به موضع قبلى خود باز مىگشتند و نسبت به سخنانى كه شنيده
بودند، همديگر را فريب مىدادند، تا تحت تأثير آن قرار نگيرند.
كلمۀ «تتخادعون» در كلام امام كه خدعه دوجانبه را مىرساند
به چند صورت قابل تفسير است:
الف - همديگر را از شنيدن سخنان تحريك كننده بازداشتن؛
ب - براى يكديگر جوسازى كردن تا سخنان امام اثر خود را از دست
بدهد؛
ج - بهانه فرار از مسئوليت ناشى از سخنان و مواعظ را به يكديگر
القا كردن؛
د - سخنان امام را براى يكديگر توجيه كردن و از محتواى حركت بخشش
به صورتى كه مسئوليت آور نباشد، در آوردن؛
ه - همديگر را به غفلت و فراموش كردن سخنان مسئوليت آور امام
وادار كردن و ذهنها را به مسائلى كه از توجه به سخنان امام بازمىدارد، معطوف
داشتن.