خواند. سلاحها را بر زمين نهادند و جنگ در ميان آن دو گروه ريشهكن
شد.
گرچه در اين آيه، مسئلۀ قيام بر عليه امام وشورش بر عليه
حكومت وى مطرح نشده، ولى از لزوم قتال با اهل بغى در آيه استفاده مىشود كه وجوب
قتال با شورشيانى كه بر عليه امام قيام كردهاند، از اولويت برخوردار است.
اصولا باغى (شورشى) درعرف فقها به كسانى گفته مىشود كه مخالف با
امام عادل بوده و از او اطاعت نمىكنند، به طورى كه از ايفاى مسئوليتهاى خود در
برابر امام معصوم (ع) امتناع مىورزند.
سركوب اينان به استناد نصوص كتاب و سنت و اجماع واجب است:
قرآن به صراحت در مورد بغاه امر به قتال كرده است: (قٰاتِلُوا اَلَّتِي
تَبْغِي) (4) باكسانى كه
باغى هستند، بجنگيد.
پيامبر (ص) نيز بر آن تأكيد ورزيده است: «من حمل علينا السلاح فليس
منا» كسيكه بر عليه ما مسلحانه قيام كند از ما (مسلمان) نيست.
على (ع) جهاد را دو نوع دانسته و در تبيين آن گفته است: «القتال
قتالان لاهل الشرك لاينفى عنهم حتى يسلموا او يودؤا الجزية عن يد و هم صاغرون و
قتال اهل البغى لاينفى عنهم حتى يفيئوا الى امرالله او يقتلوا» و نيز فرمود: «الا
و قد امرنى الله بقتال اهل البغى و النكث و الفساد فىالارض». (5)
«جنگ دو نوع است، نخست: جنگى كه بامشركان انجام مىگيرد تا اسلام
آورند و يا جزيه بپردازند و حق حاكميت اسلام را بپذيرند؛ دوم: جنگ با كسانىكه بر
امام شوريدهاند كه اينان سركوب مىشوند تا آنكه تن به فرمان خدا دهند و يا كشته
شوند. خداوند مرا امر نمود كه با اهل بغى و پيمان شكن و مفسدان در زمين بجنگم».
على (ع) بارها به فتنۀ بغاه اشاره كرده و مردم را براى دفع
فساد آنها فرا مىخواند: «قد قامت الفئه الباغيه، فأين المحتسبون». (6) گروهك
باغى شورش كرده است كجايند آنها كه خود را براى خدا آماده كردهاند.
از كلمات قصار آن حضرت است: «و من سلّ سيف البغى
قتل به» (7) كسىكه سلاح بغى بكشد، با همان سلاح كشته مىشود.
فقها و تمامى مذاهب اسلامى در وجوب جهاد با باغيان اتفاق نظر دارند
و على (ع) با سه گروه از آنان جنگيده است (ناكثين، مارقين، قاسطين).
بر اساس نظريۀ فقها اينان به ظاهر محكوم به اسلام و مسلمان
محسوب مىشوند، اما به دليل قيام مسلحانه بر عليه امام، مؤمن شمرده نمىشوند. (8 و
9)
منابع
1 - مبسوط در ترمينولوژى 872/2؛ 2 - همان / 1586؛ 3 و 4 - حجرات /
9؛ 5 و 6 و 7 - نهجالبلاغه / خ 149 و 192، حكمت 349؛ 8 - تذكرة الفقهاء 452/1؛ 9
- فقه سياسى 342/5-340.
جهاد به معنى عام
به هر نوع ايثار و تلاش جانى و مالى در راه خدا و صيانت از دين
اسلام در فقه سياسى، جهاد به معناى عام گفته مىشود. مخاصمات مسلحانه با دشمن
مهاجم و متجاوز و يا براى رفع موانع پيشرفت اسلام و اقامه