«در راه خدا با آنانكه به جنگ و دشمنى شما برخيزند، جهاد كنيد،
لكن ستمكار نباشيد كه خدا ستمگر را دوست ندارد»؛
2. گروههايى را كه نه منطق و نه پيمان، مانع از شيوه خصمانه شان
نمىشود، متجاوز تلقى مىكند و در بارۀ اينگونه متجاوزان، جنگ تدافعى را
چنين دستور مىدهد.
«در برابر مشركانى كه نه به منطق و نه به پيمان تن در مىدهند،
هنگامىكه ماههاى حرام به اتمام رسيد، جنگ را آغاز كنيد و هركجا آنها را يافتيد
به سزاى تجاوزگريشان برسانيد و آنها را دستگير كنيد و در محاصره بيندازيد و در
سنگرها و كمينگاه ها بهشدت مراقبت كنيد و زير نظرشان بگيريد».
سپس در پايان چنين فرمان بهظاهر تندى، براى نشان دادن ماهيت
انسانى دفاع، توصيه مىكند:
«تنها سزاى شايسته براى آنها كه با خدا و پيامبر خدا به محاربه بر
مىخيزند و مىكوشند در زمين فساد بپا كنند، اينست كه كشته شوند و يا به دار آويخته
شوند و يا حد شرعى دربارۀ آنها اجرا شود (پاها و دستهايشان بريده شود) و يا
تبعيد گردند. اينان در دنيا و در آخرت عذابى دردناك عايدشان خواهد شد»؛
4. در مورد پيمانشكنى و پيمانشكنان كه آنها را متجاوزى ماجراجو و
شايسته سركوب مىشمارد، مىفرما يد:
«آيا با گروهى كه پيمانشان را شكستهاند، نمىجنگيد؟ همانهايى
هستند كه بر خلاف تعهدى كه كرده بودند به اخراج پيامبر همت گماردند. اينها آنهايند
كه جنگ را آغاز كردهاند. آيا از آنها مىترسيد؟ خدا شايستهتر است كه از سزايى كه
مىدهد بترسيد، اگر شما مؤمن هستيد»؛
5. سران و سردمداران تجاوز به حريم آزادى تفكر انسانى و همكاران
شيطان را به جنگ فراميخواند.