برمىخورد آن را دفن مىكرد و هرگز نمىپرسيد كه جسد مسلمان است يا
كافر؟؛ (7)
7. در غزوه طائف، پيامبر اكرم (ص) جسد زنى را مشاهده كرد كه بر روى
زمين افتاده است، فرمود: مگر از كشتن زنان نهى نكردم؟! اين كار كيست؟! مردى از
آن ميان برخواست و گفت: من او را بر مركبم سوار كردم، اما او قصد جان مرا كرد و مىخواست
مرا بكشد. رسول خدا (ص) امر فرمود تا آن جسد را به خاك بسيارند؛ (8)
8. مسلمانان در غزوه بدر همۀ اجساد را از ميدان نبرد جمعآورى
و به خاك سپردند و هيچ جسدى را روى زمين رها نكردند؛ (9)
9. اجساد يهوديان بنىقريظه در يك حفره بزرگ دفن شد. (10)
از بررسى موارد فوق مىتوان نتيجه گرفت كه اسلام بىاحترامى به
اجساد دشمن (مثله كردن) را مردود دانسته و خصومت با اجساد را هرگز منطقى نشمرده
است و از نظر اسلام پذيرفتن تعهدات بينالمللى در مبادله اجساد و يا هر نوع
اقدامات انسان دوستانه مربوط به آمار كشتهشده گان و مجروحان جنگى امكانپذير بوده
و براى دولت اسلامى نهتنها قابلقبول، بلكه قابل استقبال نيز خواهد بود. (11)
منابع
1 - جواهر الكلام 132/21، شرح السير الكبير 78/1 و فتح القدير
289/4؛ 2 - همان / 133؛ 3 - وسائلالشيعه 11 / 112؛ 4 - سنن بيهقى 68/9 و نيل
الاوطار 141/8؛ 5 - المغنى 494/8؛ 6 - جواهر الكلام 133/21؛ 7 - سنن الدارمى /
473؛ 8 - سنن بيهقى 82/9؛ 9 - همان / 148 و فتح البارى 217/9؛ 10 - زاد المعاد
72/2؛ 11 - فقه سياسى 6 / 229-227.
حكام نايب امام (ع)
حكام نايب امام (ع) به كسانى گفته مىشود كه در زمان غيبت امام
(ع)، نيابت از ايشان را بر عهده دارند و در زمان غيبت به نيابت از امام انجام
وظيفه مىكنند.
سيدمرتضى علمالهدى در فصل قضاوت از كتاب الانتصار مىنويسد: «از
جمله مواردى كه فقهاى شيعه بدان معترفند و فقهاى مذهب ظاهرى نيز بر آن موافقت
دارند اين است كه امام (ع) و حكامى كه نيابت از امام (ع) دارند مىتوانند در مورد
همه موارد حقوق و حدود بدون استثنا حكم نمايند». (1)
گرچه موضوع بحث در اين مسئله، عمل قاضى به علم خود در اثبات دعوا
است، اما آوردن حكام نايب امام (ع) در رديف امام (ع) نشاندهنده غير قابل بحث بودن
مشروعيت اصل قضاوت براى فقها، در عصر غيبت است. (2)
منابع
1 - الانتصار / 237-23؛ 2 - فقه سياسى 38/8.
حكام نواب امام (ع) و حكومت آنان (از ديدگاه ابىالصلاح حلبى)
حكومت حاكمان نايب امام (ع) توسط فقها از منظرهاى گوناگون مورد بحث
و اشاره قرارگرفته است، يكى از فقهايى كه به تفصيل درباره حكومت حكام نايب امام
(ع) بحث كرده، ابىالصلاح حلبى است. به اعتقاد حلبى، در شرايطى كه تنفيذ احكام
توسط ائمه (ع) به هر دليلى امكانپذير نباشد، فريضۀ تنفيذ بر عهده كسانى
خواهد بود كه براى اين كار از جانب ائمه (ع) منصوب و صلاحيتشان تأييد شده باشد و
به جز آنان حق به دست