سرانجام به جنگهاى خانمانسوز و بىپايان مىانجامد كه گاه امنيت
منطقه و احيانا امنيت بينالمللى را به مخاطره مىافكند. در ميثاق جامعۀ ملل
و منشور ملل متحد بر حل مسالمتآميز اختلافات و استفاده از وسائلى كه صلح و امنيت
بينالمللى و عدالت را به خطر نيندازد، توصيه شده است، و در ماده 33 منشور به
طرفين يا اطراف اختلاف إلزام شده است كه قبل از هرچيز از راه مذاكره، ميانجيگرى،
سازش، داورى، رسيدگى قضايى و توسل به مؤسسات يا ترتيبات منطقهاى، يا ساير وسائل
مسالمتآميز بنا به انتخاب خود، راهحل اختلاف را جست و جو كنند.
به جز اين دوسند بينالمللى مىتوان از قرارداد لاهه مورخ 1907 م.
مربوط به حل مسالمتآميز اختلافات بينالمللى و اعلاميۀ مورخ 1970 م. مجمع
عمومى سازمان ملل متحد نام برد.
ولى با وجود همۀ اين توصيهها و تأكيدها، كمترين بحران و
اختلاف بينالمللى در جهان از راه شيوههاى مسالمتآميز حلوفصل شده است، و همواره
اعمال زور و فشار و راهحلهاى نظامى توسط قدرتها بهطور مستقيم و غير مستقيم، در
حلوفصل اختلافهاى بينالمللى به كار گرفتهشده است.
اختلافات بينالمللى را مىتوان به دو دسته حقوقى و سياسى تقسيم
كرد:
1. اختلافهاى حقوقى معمولا از تجاوز و يا از نحوه تفسير
قراردادها، و يا نقض و يا تعارض مقررات بينالمللى، و نيز از خسارتهاى ناشى از
نقض قراردادهاى بينالمللى ناشى مىشود، و بهترين راهحل حقوقى اين نوع اختلافهاى
بين كشورها، انتخاب قضات توسط طرفين و يا اطراف اختلاف بر اساس احترام متقابل و
پذيرفتن احكام صادره آنهاست. اين راهحل تنها با رضايت و توافق كشورهاى در حال
اختلاف امكانپذير است، و اين اصلى است كه در ماده 38 قرارداد لاهه مورخ 1907 م.
بدان تصريح شده است.
اين نوع قرار حكميت ممكن است به طريق داورى اختيارى و به نحوى باشد
كه دو كشور در حال اختلاف موافقت كنند كه حل اختلاف خود را به كشور ثالثى واگذار
كنند. در اين صورت بايد اختيارات داوران، مشخص و قواعد و آيين دادرسى داورى نيز
تدوين شود، و نيز امكان دارد اختلافهاى حقوقى توسط يك قرارداد دائمى داورى در شكل
يك سازمان بينالمللى حل و فصل شود.
در 1928 م. پيمان عمومى داورى توسط مجمع جامعۀ ملل به تصويب
رسيد و اين قرارداد در 1949 م.
مورد تجديد نظر مجمع عمومى سازمان ملل متحد قرار گرفت و از سال
1950 م. به مرحلۀ اجرا درآمد؛ (1)
2. اختلافهاى سياسى كه از تعارض منافع و مصالح دو كشور ناشى مىشود
و معمولا تمامى اختلافاتى را كه راهحل حقوقى نداشته باشد، سياسى مىنامند، و
اختلافات سياسى بيشتر از طريق مذاكره و ديپلماسى، پايمردى يا مساعى جميله (وساطت
دوستانه)، ميانجيگرى، تحقيق و بازجويى، سازش و آشتى، و مداخله سازمانهاى بينالمللى
(شوراى امنيت) حل و فصل مىشود. (2)