حكومت (و ضرورت تشكيل آن در انديشۀ امام خمينى «ره»)
در فلسفۀ سياسى امام (ره) ارتباط ذاتى اسلام و انديشۀ
سياسى تنها به معناى تبيين مقولههاى سياسى توسط اسلام نيست بلكه اسلام، افزون بر
تبيين مقولههاى سياسى به دليل عقل و نقل خواستار تشكيل دولت است. حضرت امام (ره)
در رسالۀ ولايتفقيه به منشأ دولت و خاستگاه حكومت مىپردازد و در ماهيت
جهانبينى و تعاليم اسلام اين خاستگاه را تبيين مى كند. (1 و 2)
حكومت اسلامى (و اهداف آن در انديشه امام خمينى «ره»)
در هر حكومت، اهداف مورد نظر آن حكومت به دو دسته كلى تقسيم مىشوند:
اهداف غايى و غير غايى.
اهداف غايى، اهداف نهايى و كلى يك حكومت هستند كه حكومت در نهايت،
مىخواهد به آنها برسد.
اما اهداف غير غايى همان اهداف متوسط يا ميانى هستند كه پيش از
رسيدن به اهداف غايى، ابتدا اينگونه اهداف مورد توجه قرار مىگيرند و حكومت و
برنامههاى آن به سمت آن حركت مىكند.
1. هدف غايى:
امام خمينى قدس سره ضمن تقسيم سياست به «حيوانى» و «انسانى»، به
تعريف سياست در اسلام پرداخته و هدف غايى سياست در اسلام را اينگونه بيان مىكنند:
اين جزء سياست (سياست حيوانى) يك جزء ناقصى است از سياستى كه در
اسلام براى انبيا و اوليا ثابت است. آنها مىخواهند ملت را هدايت كنند، راه ببرند
در همۀ مصالحى كه براى انسان متصور است، براى جامعه متصور است... سياست اين
است كه جامعه را هدايت كند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگيرد و تمام
ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگيرد و اينها را هدايت كند به طرف آن چيزى كه
صلاحشان است...
آنها را از آن راه مىبرد كه صلاح مردم است كه همان صراط مستقيم
است. (1)
ايشان همچنين در عبارت ديگرى در مورد هدف حكومت اسلامى مىفرمايد:
هدف حكومت اسلامى تأمين سعادت بشر است. (2)
بنابراين، هدف غايى حكومت اسلامى و نظام سياسى اسلام هدايت جامعه
به سوى صراط مستقيم و تأمين سعادت بشر است كه همان رسيدن به قرب الهى است.
2. اهداف متوسط:
در آثار مكتوب و شفاهى امام خمينى قدس سره و برخى اقدامات عملى
ايشان، عناوين ديگرى نيز به عنوان اهداف و وظايف حكومت مطرح مىشود كه در حقيقت
همان اهداف متوسط و ميانى حكومت، بهحساب مىآيد. اين اهداف عبارتند از:
الف. تعليم و تربيت: يكى از امورى كه حضرت امام قدس سره از جمله
وظايف و اهداف حكومت اسلامى مىدانند، تعليم و تربيت، و تزكيه جامعه و فراهم كردن
زمينۀ رشد و تعالى معنوى افراد جامعۀ است. ايشان در كتاب ولايتفقيه
در رابطه با اين موضوع مىنويسند:
ما موظفيم آثار شرك را از جامعه مسلمانان و از حيات آنان دور كنيم
و از بين ببريم و باز به اين دليل،