مشخصى نسبت به اعمال خود داشته باشد، كشور را اداره مىكنند.
واژۀ شاه يا سلطان و يا امپراتور مبين اختلاف مرتبۀ
اجتماعى و سياسى ميان وى و رعايا اوست. و خانواده سلطنتى، واجد امتيازات مخصوصى است
كه آنها را از ساير طبقات، ممتاز مىكند. به همين دليل، انتخاب شاه موروثى است و
در پارهاى موارد نيز به صورت انتخابى تعيين مىشود. مانند كشور لهستان در سال
1573 م. كه پس از مرگ شاه، از سوى مردم پادشاه جديدى انتخاب شد. در دورۀ
انتقال سلطنت از قاجاريه، رضاخان بهظاهر با انتخاب نمايندگان مجلس و در باطن با
اعمال زور و ايجاد جو وحشت، سلطنت را تصاحب كرد. حكومت سلطنتى، گاه نامحدود بوده و
تمامى اقتدارات دولتى در دست شاه قرار داشته و قواى سهگانه از شخص شاه، ناشى مىشده
است. و در زمانى محدود، به وسيلۀ نمايندگان ملت يا طبقات ممتاز بخشى از
اقتدارات دولتى از اختيار شاه خارج مىشده است. ولى اغلب قدرت شاه موجب آن بود كه
تصميمات نمايندگان يا طبقات ممتاز، جنبۀ مشورتى داشته باشد و بدون اراده او
به اجرا گذاشته نشود. و در بسيارى موارد شاه اينگونه تصميمات را مورد تأييد قرار
مىداد و دستور اجراى آن را صادر مىكرد. رياست قوه مجريه، تعيين نمايندگان خارجى،
عقد قراردادهاى خارجى، تعيين وزرا و فرماندهى كل قوا، حق انحلال مجلس، و تعيين
برخى از اعضاى مجلس، با شاه بود. البته به دليل بنبستى كه در اين ميان به وجود مىآمد
كشورهايى كه خواهان حفظ سنتهاى گذشته خويش بودند و از طرفى هم به آزادى بيشتر
مردم پايبندى نشان مىدادند، به نوع سومى از حكومت سلطنتى گرايش پيدا كردند، كه
بيشترين حكومتهاى سلطنتى از اين نوع هستند. در اين نوع رژيم سلطنتى كه مشروطه
ناميده مىشود، خود اقتدارات شاه يا ملكه توسط مجالس قانونگذارى محدود و وضع
قوانين از حيطۀ قدرت شاه خارج و به نمايندگان مردم تفويض مىشود و اعمال
مسئولان اجرايى به وسيلۀ مجلسى كنترل و مورد سئوال و استيضاح قرار مىگيرد.
از اين رو در قوانين اساسى رژيم هاى سلطنتى مشروطه، بخشى از اختيارات شاه به مردم
تفويض شده و حاكميت بين سلطنت و نمايندگان مردم تقسيم مىشود
منبع
درآمدى بر فقه سياسى / 268؛ فقه سياسى 81/1.
حكومت غيابى← امامت اضطرارى
حكومت فقها← ولايتفقيه
حكومت فقها از ديدگاه شيخ مفيد
از ديدگاه شيخ مفيد در صورت فقدان سلطان عادل، فقهاى عادل شيعه، مىتوانند
آنچه را كه تحت ولايت سلطان عادل است، عهدهدار شوند، مشروط بر آنكه اين فقها،
صاحبنظر بوده و داراى درايت و نوعى برترى باشند. (1)
از اين بيان دو نكتۀ بسيار مهم را مىتوان به دست آور د:
الف - منظور از سلطان عادل، امام معصوم (ع) بوده (2) و نخستين
مرحله از نظام سياسى مشروع نزد شيعه، دولت امام بالاصاله و نظامى است كه امام
معصوم (ع) در رأس اقتدار عالى آن قرارگرفته باشد؛