بسيارى شخصيت ابن تيميه را با آراى كلامى و فقهى او مىشناسند و
جرأت و جسارت او را در برابر آرا و افكار زمانش دليل بر شهامت و استقلال فكرى و
اجتهاد آزاد او مىشمارند، اما در شناخت شخصيت وى رابطۀ آراى او با اوضاع
زمانش را ناديده مىگيرند، رابطهاى كه بيانگر نوعى واكنش طبيعى و يا تلاش در
ساماندهى اوضاع آشفته عصر ابن تيميه است.
در واقع اين شرايط خاص زمان ابن تيميه است كه از وى خطيبى پرخاشگر
و مجاهدى سلاح به دست و فقيهى سنت شكن و مردم ستيز به وجود آورده است و شخصيت وى
نمادى از اين بازتاب ها در برابر شرايط زمان و مكان او به شمار مىرود.
او در جوانى شاهد جنگهاى صليبى و حتى فروخته شدن مردان و زنان
مسلمان آزاده به مسيحيان صليبى بوده و چندين حملۀ فراگير غازان خان و ديگر
ايلخانان مغول را به قلمروى شام به چشم ديده است و يكبار در سال 699 چون سفيرى
مردمى، هوشمندانه حملۀ مغولان به شام را در غياب فرماندهان نظامى اين سامان
خنثى كرده و يكبار ديگر به سال 702 بنا به روايت تاريخ سلاح به دست در كنار
سربازان شامى با مغولان جنگيده است.
به روايت ابن كثير، سلطان ناصر فرمانرواى مصر و شام، اين موضعگيرى
را از جانب دانشمند جوانى چون ابن تيميه پاس مىداشت. زيرا خطابههاى آتشين ابن
تيميه در برانگيختن عامۀ مردم و فرماندهان نظامى براى مقاومت در برابر تهاجم
مغولان بسيار مؤثر بوده است. او حتى توانست سلطان از جبهه هزيمت كرده را به مقاومت
دوباره وادار كند.
نكتۀ مهم، ولى مبهم در اين ميان، انگيزه ابن تيميه در
جانبدارى از يكى از دو جبههاى است كه هر دو فرمانرواى آن مدعى اسلام بوده و هر دو
جبهه مشاوران فقيه و قضات وابسته به مذاهب چهارگانۀ اهل سنت در اختيار داشتهاند
و نيز در دو سوى اين درگيرى پرچم جهاد به چشم مىخورد و ابن تيميه ترجيح مىدهد
زير پرچم شام، جهاد كند.
شايد گزارش ابن كثير از اوضاع عمومى عصر ابن تيميه بتواند ما را در
اين استنتاج يارى دهد او مىنويسد:
«در دورانى كه ابن تيميه در آن به سر مىبرد اسلام دچار مصايبى
دردناك بود كه در ديگر قرون اسلامى سابقه نداشت وى در اين گزارش اشاره به تقسيم
جهان اسلام به دولتهاى كوچك و حوزههاى سياسى متشتتى دارد كه در برابر يكديگر صفآرايى
نموده و چون دشمن به يكديگر مىنگريستند و حكام چون گرگان گرسنه، بجان رعاياى خويش
افتاده و از هيچ فرصت و بهانهاى براى سلب حقوق عمومى دريغ نداشتند.» عقايد شيعه
در مورد تقديس امامان اهلالبيت (ع) و نيز افراطىگرى صوفيه در مسائل عرفانى و
اعتقادات غلات، روح پرخاشگر و متهور ابن تيميه را آزار مىداد و او را به سمت
تهاجمى كوبنده مىكشانيد. گرايش صوفيه به ايلخانان مغول كه آنان را به انجام
اعمالى شبيه شعبدهبازى براى خوشگذرانى سران مغول وامىداشت، ابن تيميه را كه
مردمش در دست مغولان اسير بودند، سخت دچار نفرت و واكنشهاى شديد مىكرد.
ابن تيميه، لبۀ تيز پرخاشگرى و تهاجم بىباكانۀ خود را
متوجه كسانى كرد كه چون ابن تيميه در آبشخور اسلام رايج و سنتى مورد حمايت سلاطين
و امرا روزگار