امروز جمعآورى اطلاعات راهبردى، تاكتيكى و فنى در زمينههاى مختلف
مربوط به مسائل نظامى و سياسى از آنچنان اهميتى برخوردار است كه بسيارى براى آن
نقش تعيينكننده قائلند و پيروزى در صحنههاى سياسى و نظامى را از آن صاحبان
اطلاعات بيشتر و گستردهتر مىدانند.
گرچه پيچيدگى فناورى نظامى و سازوكارهاى تحولات سياسى در دنياى
معاصر نقش اطلاعات را افزونتر و مؤثرتر كرده است، ولى نقش مؤثر اطلاعات در رسيدن
به برترى نظامى و موفقيتهاى سياسى اختصاص به عصر حاضر نداشته، همواره در تاريخ
اين چنين بوده و اطلاعات نظامى و سياسى از دشمن بالفعل و يا بالقوه، عامل مؤثر
قدرت به شمار مىرفته است.
انگيزۀ اصلى جاسوسى كه سابقۀ ديرينه در تاريخ تحولات
سياسى و نظامى جهان دارد، همانا دستيابى به اين عامل قدرت بوده است.
اما با وجود اين واقعيت انكارناپذير، عنصر اطلاعات بهتنهايى نمىتواند
نقش اصلى خود را ايفا كند و براى تضمين اهداف و نتايج آن بايد از يكسو اطلاعات
كسب شده، حفاظت شود و از سوى ديگر اطلاعات مربوط به وضعيت خودى، سخت از دسترس دشمن
محافظت بشود، تا به نتايج مطلوب اطلاعات به دست آمده، اطمينان حاصل شود.
اطلاعات به دست آمده و سپس كشف شده و لو رفته، به جاى اينكه مفيد
و قدرت آفرين باشد خود وسيلۀ آسيب پذيرى و سوءاستفاده متقابل مىشود. به
همين دليل است كه جاسوسان دوطرفه در خنثى سازى اطلاعات ارزشمند به دست آمده براى
يك طرف به مبادله اطلاعات كاذب و يا كشف و انتقال ميزان اطلاعات يكطرف به نفع طرف
ديگر مىپردازند و از اين راه بسيارى از اطلاعات ارزشمند را خنثى مىكنند.
بنابراين، خبريابى همواره بايد با حفاظت اطلاعات همراه باشد و اين
امر نهتنها بر ارزش و اهميت اطلاعات مىافزايد، بلكه پيوسته آن را مشكلتر و
پيچيدهتر نيز مى كند.
در اينكه خبريابى و حفاظت اطلاعات در رابطۀ با وضعيت دشمن
يا دشمنان بالفعل و يا بالقوه يك امر كاملا عقلانى و منطقى و متكّى بر تجربه و
تعقل و برخواسته از هوشمندى انسان است، ترديدى نمىتوان داشت و اسلام هم چه از
ديدگاه نظرى و چه به صورت عملى و كاربردى بر آن تأكيد ورزيده است، اما اشاره به
اين نكته ضرورى است كه راهها و شيوهها در اين زمينه كامارۀ متفاوت بوده و
تأكيد اسلام بر كسب اطلاعات از وضعيت دشمن و حفاظت اطلاعات در اسلام هرگز به