حفاظت اطلاعات تمشيت صحيح امور و رسيدن به نظام مطلوب است و در
واقع «بعث العيون» از ضروريات مديريت تلقى شده و يكى از مصاديق آن، مديريت در
نظارت و هدايت كارگزاران و دستگاه اجرايى دولت است.
مديريت جنگ و نظام صحيح بخشيدن به جهاد نيز نيازمند به عيونى است
كه مديران نظامى و تصميم گيرندگان در امور امنيتى و دفاعى را از حال و وضع دشمنان
آگاه كنند.
همانطوركه در نظام داخلى، نقش اطلاعات دو جانبه است و از يكسو
دولت براى كنترل كارگزارانش اطلاعات لازم را به دست مىآورد و از سوى ديگر
كارگزاران با اطلاع از اينكه وضعيتشان براى مسئولان شناختهشده است، ناگزير با
خود سانسورى از اعمال خلاف اجتناب مىكنند، در مورد مديريت جهاد نيز از يك طرف
دولت اسلامى با اطلاع لازم از وضعيت و تحركات دشمن تدابير لازم و صحيح را اتخاذ مىكند
و از سوى ديگر دشمن نيز با توجه به اينكه اطلاعات مربوط به او براى دولت اسلامى
پوشيده نيست، به نوعى محدوديت در عمل كشانده مىشود.
3. در يكى ديگر از نامههاى امام (ع) به يكى از واليان خود چنين
آمده است:
«و اخرج طائفة من اصحابك حتى تمّر بارص اسواد كورة بعد كورة فتسألهم
عن عمّالهه و تنظر فى سيرتهم». (3)
(گروهى از ياران همكار خود را به سرزمين سواد (عراق) بفرست، تا
گشتى در سراسر آن بزنند و شهر به شهر بگردند و از مردم در مورد كارگزارانشان تحقيق
كنند تا تو از سيره و عملكرد آنان مطلع شوى و بر آنان نظارت كنى).
ابو يوسف مؤلف كتاب الخراج كه در زمان خود قاضى القضاة و از
مشاوران خلفا بود، به استناد اين سخن امام (ع) به خليفۀ زمان خود توصيه مىكند
كه براى صلاح دولت لازم است گروهى از افراد لايق كه ديندار و امانتدارند به شهرها
گسيل شوند، تا اوضاع و احوال مردم را در رابطۀ با كارگزاران و عملكرد
مأموران به خليفه گزارش دهند؛ تا اگر در ميانشان ظالم و متجاوزى باشد، بركنار گردد
كه اجازه ادامه كار به آنان حرام است؛ (4)
4. بسيارى از واجبات اسلامى و فرايض و مسئوليتهاى دولت اسلامى جز
از راه كسب اطلاعات و تشكيلات مناسب آن امكانپذير نيست و بر اين اساس بايد جمعآورى
و حفاظت اطلاعات را به عنوان مقدمۀ واجب از جمله واجبات كفايى بهحساب آورد.
اگر آيۀ: (وَ أَعِدُّوا
لَهُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ) (5) صريحا
و بهطور منطوق به وجوب ايجاد تشكيلات اطلاعاتى دلالت نداشته باشد و كلمۀ
«قوه» در آيه به معناى قدرت نظامى و تسليحاتى تفسير شود، حداقل از باب مقدمه واجب
بر ضرورت، چنين تشكيلاتى كه اصولا نوعى قدرت نظامى هم محسوب مىشود، دلالت خواهد
داشت و ترديدى نيست كه بدون اطلاع از وضع دشمن از نظر توان كمّى و كيفى، سياسى و
نظامى چگونه مىتوان قدرت نظامى برترى را كه دستور صريح آيه است، كسب كرد.
نتيجهاى كه از اين استدلال، به دليل مقدمۀ واجب مىتوان به
دست آورد اينست كه نهتنها ايجاد تشكيلات مناسب براى كسب اطلاعات و حفاظت آن در
مديريت جهاد لازم است بلكه اصولا براى انجام تمامى فرايض