افكار عمومى اهل سنت در چهار مذهب، وى را به اين انتساب كشانيده
بود، با وجود اين، گاه در آزادى رأى و اجتهاد مطلق، دست به سنتشكنى مىزد و
يكباره آراى مذاهب چهارگانه را به كنارى نهاده و خود اقدام به ارائۀ فتواى
مخالف مىنمود. (5)
منابع
1 - ابن تيميه حياته و عصره / 179-178؛ 2 - تكوير / 29، 3 - مجموعه
رسائل و مسائل ابن تيميه 121/5؛ 4 - ابن تيميه حياته و عصره / 575؛ 5 - فقه سياسى
286/10-282.
ابن تيميه (و مهجوريت انديشه)
با وجود تأكيد ابن تيميه بر سلفى بودن و انتساب آراى خود به سلف،
به دلايلى مذهب سلفى وى با مقاومت سرسختانۀ همۀ مذاهب اسلامى مواجه
شد، به طورى كه نهتنها خود در زندان محبوس شد، اصولا تا سدهها پس از درگذشت او
نيز مذهب سلفى وى متروك ماند.
دلايل عمده مهجور ماندن مذهب ابن تيميه را مىتوان در چند عامل زير
خلاصه نمود:
1. زيربناى مذهب ابن تيميه، حنبلى بود كه ضعيفترين و كم جاذبه
ترين مذاهب فقهى در گذشته بوده و همه اكنون نيز به همان روال باقىمانده است؛
2. همۀ مذاهب اهل سنت چه در زمينههاى اصولى مانند اشاعره و
چه در مذاهب فقهى مانند مذاهب اربعه و مذهب ظاهرى، خود را سلفى مىشمردند (1) و
سلفى بودن نمىتوانست ويژگى خاص مذهب ابن تيميه باشد؛
3. قلم تند و نيشدار و گزنده ابن تيميه كه با خصم خود رعايت انصاف
نمىكرد و قبل از ارائۀ هر نوع دليلى با زشت گويى هاى غير قابل تحمل با
مخالفان خود درگير مىشد و هيچ شخصيت علمى و يا مذهبى كه به تصور ابن تيميه مخالف
آراى وى بودند، از گزند قلم تند و تهمتهاى نارواى وى در امان نماندند؛
4. مخالفت ابن تيميه با مذاهب و شخصيتهاى علمى نامدار از چهره وى
شخصيتى التقاطى تصوير كرده بود كه مذهب و آراى جديدى را در اسلام ابداع كرده و
انديشههاى جديد خويش را به سلف نسبت مىدهد.
مخالفت آراى وى با همۀ مذاهب اسلامى به اين معنا است كه او
هيچكدام از مذاهب را بهطور دربست و با همۀ آرايى كه مذاهب دارند، نپذيرفت
و با هر كدام از مذاهب اسلامى در چند مورد مخالفت ورزيد و حتى بهطور كامل به مذهب
خانوادگى خود يعنى حنبلى وفادار و پايبند نماند و با هر مذهبى در چند مسئله مخالفت
كرد و از اين رو در آراى ابن تيميه از آراى اختصاصى همۀ مذاهب اسلامى ديده
مىشود؛ او حتى در مسائلى چون سوگند به طلاق و مردود بودن سه طلاق با يك طلاق به
فقه شيعه رو آورد؛
5. آراى ابن تيميه در زمينۀ شفاعت، زيارت قبور انبياء و
صالحان و اصولا تفسيرى كه از شرك ارائه مىدهد در تحليل نهايى منجر به تكفير
اكثريت مسلمانان و پيروان مذاهب مختلف اسلامى مىشود و اين نوع اتهامات براى هيچ
مسلمان عادى تا چه رسد به عالمان دين، قابل تحمل نبوده است؛
6. حملات تند ابن تيميه بر افكار صوفيانه، عارفانه و ديدگاه نظرى
وى در زمينۀ مسائل عرفانى كه آراى وى را خشك و بىروح و متحجرانه جلوه داده
از جمله عواملى است كه در متروك ماندن افكار وى تا سدۀ