responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 87

ميزان تأثير اين عامل را در شخصيت فكرى ابن تيميه، مى‌توان از كتاب منهاج السنه وى كه در پاسخ كتاب منهاج الكرامه علامه حلى نگاشته به‌وضوح به دست آورد.

تكفيرها و زشت گويى هاى ابن تيميه، آنچنان تار و پود آثار بازمانده از وى را فراگرفته كه جدا كردن «رطب» از «يابس» آن بسيار دشوار و حتى ناممكن به نظر مى‌رسد، اما نويسنده دانشمند و توانايى چون استاد ابو زهره اين تجزيه و تحليل نامقدور را تا حدى ميسر كرده و در كتاب «ابن تيميه، حياته و عصره» به تجريد نظريات مهم وى همت گمارده و نقطه نظرات وى را در زمينه‌هاى فلسفى، كلامى، عرفانى و فقهى به‌طور جداگانه تشريح كرده است.

انگيزۀ ابن تيميه در پاسخگويى به كتاب منهاج الكرامه تأليف فقيه نامدار شيعه در سدۀ هفتم هجرى علامه حلى و تأليف يك كتاب چهار جلدى در ردّ سطر سطر نوشته‌هاى وى به نام «منهاج السنة النبويه» هرچه باشد و نيز به هر دليلى، او در مقدمه و لابه‌لاى كتاب خود از هر نوع نسبت ناروا، زشت گويى، نشر اكاذيب و نقل هر مطلبى كه به‌نوعى انديشۀ شيعه را مشوّه و مشكل دار جلوه مى‌دهد، دريغ نورزيده است. اين نكته قابل تأمل خواهد بود كه وى نظريات خود را در زمينۀ دولت و حكومت در پاسخ و رد اين سخن علامه حلى مطرح كرده كه وى در منهاج الكرامه مى‌نويسد (1): «اما نظريه اهل سنت در خلافت، آن است كه هر شخص قرشى كه با وى بيعت شود امامت او محرز و منعقد مى‌گردد و بايد همۀ احاد امت از او اطاعت نمايند، هرچند كه وضعيت او نامعلوم و شخصيت واقعى او از ديدگاه مردم پنهان باشد و با اين حال حتى اگر در واقع با فسق، كفر و نفاق متصف باشد.» (2) نسبت اين سخن به اهل سنت، حتى اگر نادرست باشد به دليل توهين‌آميز نبودن آن بايد به‌طور منطقى پاسخ داده شود. در حالى كه ابن تيميه در سراسر كتاب خود از مؤلف منهاج الكرامه و كتاب وى و اصول شيعه و معتقدات آن به زشتى و نسبت‌هاى ناروا ياد كرده است. وى در سراسر كتاب منهاج السنه، علما و فقهاى شيعه را با اوصافى چون اخوان المرتدين، دشمنان خدا و رسول، «اجهل الناس»، «ابعد الناس عن العلم و الذين و شبه اليهود»، هتك مى‌كند.

جالب آن است كه با وجود تنها جواب منطقى كه ابن تيميه دربارۀ مطلب مذكور ارائه داده و اعتقاد برخى از علما و فقهاى اهل سنت را نسبت به نظريه‌اى كه علامه حلى به همۀ آنها نسبت داده، دليل بر صحت انتساب آن به همۀ فقهاى اهل سنت ندانسته است، اما خود در لابه‌لاى بحث‌هايى به‌طور ضمنى به آن اعتراف كرده است و به صراحت قيام و هر نوع شورش را براى عزل خليفه و سلطان اعظم، حتى والى دست‌نشانده سلطان را محكوم كرده و فسق و ظلم آنها را مجوز اقدام به بركنارى آنها ندانسته است.

مطالعۀ آثار ابن تيميه در زمينه مسائل فلسفى، كلامى و عرفانى به ويژه آنچه كه در كتاب بسيار مهم وى يعنى منهاج السنه آورده، نشان مى‌دهد كه مهم‌ترين مسئلۀ وى دفاع از اعتقادات اهل سنت به‌طور عام و احياى انديشه دينى سلف، كه وى آن را در مذهب حنبلى يافته بود.

مبارزه وى در چند جبهه او را به تناقض‌گويى هايى واداشته كه در نهايت سامان فكرى او را مشوّش و

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 87
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست