پوشش همكارىهاى اقتصادى و نظامى و فرهنگى تشكيل مىشود، ولى در
حقيقت، سيستم مستعمراتى تغيير شكل يافتهاى بيش نيست. به عبارت ديگر به جاى سياستهاى
قديم امپرياليستى و مستعمراتى، سياست جديدى به كار برده مىشود كه از پوشش توجيه
كنندهاى برخوردار است.
اين اتحاديهها كه اغلب يكطرف آن قدرتهاى بزرگ سلطهجو هستند،
داراى هيچ گونه پيوند معنوى و فرهنگى نبوده و بر خواستهها و تمايلات ملتها متكى
نيستند و هدف نهايى آنها به كار گرفتن نيروها و امكانات كشور كوچكى در راه مقاصد و
منافع امپرياليستى قدرتهاى بزرگ است.
ظاهر امر اين اتحاديهها نشاندهنده احترام متقابل است. ولى باطن
كار، جلوگيرى از اصطكاكهاى ناياب و مزاحمى است كه در صورت عدم تشكيل كشورهاى عضو،
ممكن است منافع قدرتهاى بزرگ را به مخاطره افكند.
نمونه اين نوع پيمانها و اتحاديهها را مىتوان در پيمان سنت و
مشاهده كرد كه بين كشورهايى با فرهنگ، قدرت و تمدن متفاوت، چون امريكا، انگلستان،
عراق، تركيه، ايران و پاكستان انعقاد يافته بود.
اثخان: غلبه كردن، سخت گرفتن بر دشمن و تسلط يافتن بر او.
واژۀ اثخان ريشۀ قرآنى (1) و روايى (2) دارد و فقها به
تبع كتاب و سنت، در باب جهاد، آن را به كار بردهاند.
اسير گرفتن پيش از غلبه بر دشمن جايز نيست و اگر كسى اسير گرفته
شود، چنانچه مرد و بالغ باشد، كشته مىشود، مگر آنكه به اسلام بگرود. اين كار پس
ار غلبه بر دشمن جايز است و اسير كشته نمىشود؛ هر چند به اسلام نگرود. (1 و 4)
وقتىكه مورد واحدى محل تجمع امر و نهى قانونى قرار گيرد، نهى را
بايد اجرا كرد. از مظاهر اين قاعده «ما اجتمع الحلال و الحرام الّا و قد غلب الحرام»
است اجتناب از بدىها اولى از اكتساب نيكىها است.
گرچه ريشۀ اين بحث كلامى است، اما فقها در علم اصول از آن به
عنوان يك قاعده حكم ساز استفاده كردهاند.
عدهاى از فقهاى شيعه مانند اشاعره آن را ممكن و اكثريت فقهاى شيعه
چون معتزله، آن را محال شمردهاند و لكن فارغ از هر دو نظريه در نگاه اول جنين به
نظر مىرسد كه بحث درباره اجتماع امر و نهى بىفايده و فاقد نتيجه مطلوب فقهى و
حقوقى است.
اصولا خود اين تكليف قطع نظر از متعلق آن، مصداق محال است. اما اين
اشكال در صورتى صادق است كه احكام به صورت قضاياى حقيقى از عنوان موضوع به مضمون
خارجى سرايت كند و بنابر نظر ديگر كه