در كتاب معروف «صحاح اللغه»
آمده است: (2) ركون به معناى مصدرى، عبارت از ميل كردن چيزى و تسكين دادن خاطر به
وسيلۀ آن است و كلمۀ ركن به بخش قوىتر هر چيز و به معناى امر عظيم و
به معناى عزت و منبع نيز آمده است، شبيه اين سخن را در لسان العرب نيز مىبينيم.
(3)
راغب اصفهانى در مفردات مىنويسد:
ركن به آن قسمت گفته مىشود كه دلگرمى به آن قسمت معطوف باشد. (4)
نويسنده مصباح المنير مىنويسد:
ركون به معنى اعتماد است. (5)
راغب اصفهانى نيز در دنبالۀ
بحث در پايان به اين معنى اشاره كرد و آن را صحيحتر شمرده است.
استاد علامه طباطبايى (ره) در
تفسير آيه مىنويسد:
ركون به معنى صرف اعتماد نيست
بلكه اعتمادى است كه توأم با ميل باشد و به همين جهت است كه با حرف «الى» متعددى
مىشود نه «على». (6)
ركون به معنى همكارى، اظهار
رضايت، دوستى، خيرخواهى و اطاعت است. (7)
بايد ركون را با تفسير موسع
به هر نوع عملى كه به نحوى موجب همكارى، همدلى، رضايت ظاهر، انتظار و چشمداشت،
دوستى، خيرخواهى، اطاعت، سپردن اختيارات اميدوارى است، شامل دانست كه موجب تصانيف
اساسى در روابط با ستمكاران مىشود.
مفاد آيه نفى ركون تنها بيان
يك مطلب سياسى در روابط فيمابين اجتماعى با ظالمان نيست، بلكه شامل مواردى جون
امور اعتقادى، فكرى، علمى، فرهنگى و اقتصادى هم هست.
علامه طباطبايى (ره) در تفسير
آيه مىنويسد:
ركون به ظالمان نوعى اعتماد
به آنان است كه از روى ميل نسبت به آنان نشأت گرفته باشد. اين تمايل ممكن است در
مورد عقايد دينى آنان صدق كند مانند:
آنكه بخشى از مطالب دينى آنان
را به گونهاى كه نفى براى آنها داشته باشد، نقل كند و يا قسمتى از مطالب دينى
آنان را پردهپوشى نمايد، تا افشاى آن زيانى به آنان نرساند و زمانى هم در مورد
امور مربوط به زندگى آنان صدق مىكند، از قبيل اينكه به آنان اجازه داده شود نوعى
مداخله در شؤون زندگى مسلمانان داشته باشند و يا آن نوع رابطه دوستانه كه موجب
اختلاط و اثرپذيرى مسلمانان شود. چنين عملكردى اگر هم حقطلبانه باشد مستلزم جست و
جوى حق از راه باطل و يا احياى حق به وسيلۀ احياى باطل و بالاخره موجب نابودى
حق به خاطر احياى باطل خواهد بود. (س 9)
مجوز و رود بيگانگان غير ذمى
به دار السلام را رواديد بيگانگان گويند. بيگانگانى كه مشمول قرارداد «ذمه»
نيستند، نظر به حالت خاصى كه در برابر جامعۀ اسلامى دارند، در فقه اسلامى «حربى»
ناميده مىشوند و اين عنوان شامل دو دستۀ متمايز از بيگانگان مىشود:
1. بيگانگانى كه از نظر
معتقدات مذهبى، پيرو يكى از اديان سه گانۀ آسمانى يهود، مسيحيت و مجوس نمىباشند.
اين دسته اصولا نميتوانند از حق قرار داد ذمه استفاده كنند؛
2. بيگانگانى كه اهل كتاب و
پيرو يكى از اديان سه گانۀ نامبرده هستند، ولى تن به قرار داد ذمه ندادهاند.