responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 110

مى‌كند؛ و به جاى محور قرار دادن نيازهاى گذراى بالفعل و رفاه مقطعى زندگى، نيازهاى آينده و رابطه‌هاى بالقوه و پيچيده را موردنظر قرار مى‌دهد.

براين اساس است كه كشوردارى و سياست توأم با رهبرى (اصلاح و تربيت و هدايت)، بالمآل، خدمت محسوب مى‌شود. گرچه در ابتداى امر نتواند امكانات و رفاه لازم را متناسب با نيازهاى موجود و گذرا (براى شهروندان) فراهم كند.

اين مقتضاى ماهيت پلى تيك به معناى كشوردارى و اداره جامعه و تأمين سعادت شهروندان بوده كه در غرب آزادى‌ها را رشد داده و روح فرديت (انديويدو آليسم) و آزادى افكار (ليبراليسم) و حكومت دموكراسى را بوجود آورده است. و در لابه‌لاى اين ره‌آوردها، رهبرى به مفهوم اراده جمعى و منهاى ارزش‌ها و اصول توجه به آنچه انسان بايد باشد و بطلبد، شكل گرفته است.

زياده‌روى در اين نوع سياست كه در نهايت بر محروميت قشر عظيمى از اعضاى فعال جامعه انجاميده است، جمعى از متفكران غرب را بر آن داشته كه مفهوم اصلاح و هدايت را در قالب يك ايدئولوژى انقلابى به سياست و كشوردارى بيفزايند و انسان و جامعه را به نفع طبقه فعال جامعه بازسازى كنند، و از اين تحول حكومت پرولتاريا بوجود آمده است. اما اين بار نيز هدف، تأمين سعادت انسان و جامعه است. نهايت آنكه حكومت و سياست از سعادت و رفاه حداكثر (داشتن ثروت و نفوذ اجتماعى و همسر و فرزندان خوب و درآمد كافى و آينده مطمئن) دست كشيده و به حداقل آن، يعنى نان و مسكن و كار و يا شعارهاى مشابه بسنده كرده است.

اين تحول گرچه در نهايت به همان نقطۀ آغاز بازگشته است و نوعى ديگر از سياست براى تأمين (گونه‌اى ديگر از سعادت و رفاه) را مطرح كرده است، ولى بنيان‌گذاران سياست و حكومت پرولتاريا در ذهن خويش اصلاح و تربيت و هدايت را هدف مى‌پنداشته‌اند و به همين دليل آن را انقلابى مى‌دانسته‌اند.


منبع

فقه سياسى 257/2-253.

رهبرى (و شيوه‌هاى آن)

تكنيك و روشى كه در ادارۀ كشور و عرصۀ سياست و هدايت جامعه به عمل و اجرا گذاشته مى‌شود، شاخص شيوه رهبرى است. شايد مشكل بتوان شيوه‌هاى رهبرى را به شكل جامع و مانعى تعريف و يا تقسيم‌بندى منطقى كرد. ولى از مطالعۀ نمونه‌هاى تجربه شده آن مى‌توان اشكال و اقسام متفاوتى را به دست آورد، كه موارد زير ازجمله آنهاست:

1. رهبرى مستبدانه:

وقتى قدرت به صورت شخصى و در اختيار خواسته‌ها و اراده شخص قرار مى‌گيرد، رهبرى متكى به چنين قدرتى مستبدانه مى‌شود و رهبر راه خود را مى‌رود و اراده تمايلات او محور حركت‌ها و تحولات مى‌شود. رهبرى مستبدانه چون فاقد رابطۀ منطقى و اصولى با مردم است، ناگزير ايجاد رفاه و بهره‌گيرى از شيوه‌هاى تهديد و تطميع، اساس سياست چنين رهبرى است؛

2. رهبرى دموكراتيك:

هرگاه قدرت ناشى شده از تشكل سياسى جامعه، به اتكاى آراى عمومى، در اختيار رهبر يا رهبرانى قرار گيرد و رهبرى به صورت تجلى قدرت و حاكميت مردم ظهور كند، رهبرى به شيوه آزاد و دموكراتيك عمل مى‌كند. كه در آن حداكثر آزادى‌ها براى نيل به اهداف اجتماعى و فردى منظور مى‌شود.

رهبرى دموكراتيك معمولا متكى به آراى عمومى و

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 110
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست