responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 117

2. نگرش توحيدى و يكتاپرستى، و اختصاص حاكميت جهان به خداى يكتا؛

3. لزوم تسليم در برابر اراده و تشريع خدا كه در وحى و رسالت انبياء متجلى مى‌شود؛

4. هدايت انسان و جامعه براساس احترام به كرامت و آزادى توأم با مسئوليت انسان و تبديل جامعۀ بشرى به كاروان عظيم، متشكل، هم‌عقيده، همراه و هم - هدف (امت واحد)؛

5. محصور نشدن در حصارهاى نژادى و قومى و ناسيوناليستى.

رهبرى انبيا در دعوت به قسط و عدالت و هدايت به سوى خدا بر پايه همين اصل بنا نهاده شده و رهبرى در اسلام نيز در همين چارچوب قرار مى‌گيرد؛ و رهبرى در نظام امت و ولايت فقيه، كه موضوع اين بحث است، بر همين اصول كلى مبتنى است.

امامت و ولايت فقيه، طرح يك رهبرى مكتبى براساس قطبيت و مركزيت ايدئولوژيك و اعتقاد به اسلام است. در اين طرح حاكميت از آن خدا و قوانين ناشى از وحى است و امام يا ولى‌فقيه، رهبرى امت را براى پذيرش اين حاكميت و اجراى أن برعهده دارد.

به همين دليل (حاكميت الله و قوانين وحى) رهبرى در طرح امامت و ولايت فقيه، مكتبى است؛ و خط رهبرى نيز توسط خدا و قوانين وحى مشخص شده و چيزى جز حاكميت اصول نيست. و در حقيقت اين خدا و فرامين اوست كه رهبرى و حاكميت را در دست دارد و امام و ولى فقيه نشان‌دهنده اين خط و راهبرنده آن است. صراط مستقيم كه همان امام است راه خداست و امام خود پيشتاز در اطاعت از فرامين خدا است.

رهبرى در طرح امامت و ولايت‌فقيه به معناى قابليت نظارت بر اعمال ديگران و يا به اطاعت كشاندن مردم و يا داشتن قدرتى كه مستلزم اطاعت ديگران باشد و يا هدايت جريانى در جامعه به سمت هدف مطلوب و يا معانى ديگر كه براساس تمايلات فردى و خواسته‌هاى شخصى شكل مى‌پذيرد، نيست؛ و همين طور به مفهوم تبعيت از مردم و تمايلات و خواسته‌هاى جامعه نخواهد بود.

رسالت رهبرى در امامت و ولايت فقيه تطبيق دادن كامل اراده و تفكر و تمايلات خود و جامعه با اراده و فرمان و حاكميت خداست؛ و به همين دليل رهبر داراى دو پيوند عميق است؛ از يك‌سو با خدا و پيوند اعتقادى با مكتب كه رهبر را از هويت شخصى و منيّت خارج و به يك هويت مكتبى و حل شده در مكتب تبديل مى‌كند، و از سوى ديگر پيوندى با مردم دارد كه او را جوشيده از مردم و زندگيش را براى مردم و او را وقف جامعه مى‌كند.

رهبرى در اين طرح براى خود در برابر خدا هيچ گونه استقلال و شخصيت و اراده متمايزى قائل نيست؛ فقط اراده خدا و شخصيت مطلوب خدا است كه در وجودى متجلى مى‌شود؛ و نيز در برابر خلق خدا تمايلات و خواسته‌هاى فرديش در منافع و مصالح عمومى مردم آن‌چنان حل شده كه او همه چيز را براى مردم و جامعه‌اش مى‌طلبد.

پيوند رهبر به مكتب، چنان است كه همواره او را از خارج شدن از فرمان خدا و حق و قسط و عدل بازمى‌دارد؛ و پيوند وى با مردم نيز بدان گونه است كه وى را از هرنوع خودمحورى و سودجويى و خيانت به منافع و مصالح مردم مانع مى‌شود؛ و در هردو پيوند پايه اصلى، ايمان و اعتقاد و باورى است كه جان و همه وجود رهبر را لبريز كرده است.

متقابلا رابطۀ خدا با امام و ولى‌فقيه بر پايۀ وعده نصرت و يارى و امدادهاى غيبى و صيانت از لغزش‌ها و خطاهاست؛ با اين تفاوت كه امام معصوم است، اما ولى

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 117
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست