responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 137

اينك شما را به سوى ابى عبيده و عمر دعوت مى‌كنم (كه يكى از آن دو را به خلافت برگزينيد) كه من هر دوى آنها را براى خلافت و رهبرى پسنديده‌ام و هر دوى آنها شايستگى آن را دارند.

ابو عبيده و عمر به سخن آمده، گفتند: شايسته نيست كسى از تو برتر باشد و تو زير دست او باشى، تويى يار غار پيغمبر و كسى كه رسول خدا تو را مأمور نماز كرد (2) و تو شايسته‌تر به امر خلافت هستى.

انصار كه چنان ديدند، به سخن آمده گفتند: به خدا ما نسبت به خيرى كه خداوند به سوى شما سوق داده بر شما رشك نخواهيم برد و هيچكس نزد ما محبوب‌تر و پسنديده‌تر از شما نيست، ولى ما ترس آينده را داريم و بيم آن را داريم كه در آينده كسى متصدى خلافت شود و مسلط بر كار شود كه نه از ما و نه از شما باشد و از اين رو ما حاضريم با يكى از شما بيعت كنيم، مشروط بر اينكه پس از مرگ او يكى از انصار را به خلافت انتخاب كنيم و چون وى از دنيا رفت يكى از مهاجرين و به همين ترتيب براى هميشه يكى از مهاجر و يكى از انصار متصدى امر خلافت باشد و ضمنا موجب تعديل خليفه نيز خواهد شد، زيرا اگر قرشى (و مهاجر) خواست منحرف شود، انصارى جلوى او را مى‌گيرد و بالعكس.

ابوبكر در اينجا برخاست و گفت: هنگامى كه خداى تعالى پيامبر را مبعوث فرمود، براى عرب سخت بود كه از آيين پدران خود دست بردارند و از همين رو به مخالفت با او برخاستند و او را به رنج و سختى انداختند و از اين ميان خداوند مهاجرين پيشين از اقوام او را برگزيد، تا او را تصديق كرده و بدو ايمان آورند و در جنگ‌ها با او مواسات كرده و در برابر آزار دشمنان پايدارى كنند و از زيادى دشمن نهراسيدند، پس انها بودند نخستين كسى كه خداى را در زمين پرستش كرده و به رسول خدا ايمان آوردند، آنهايند نزديكان پيغمبر و عترت او و شايسته‌ترين مردم به خلافت پس از وى و هركس با آنها در اين باره به ستيز و مخالفت برخيزد ظالم و ستمكار است. البته از مهاجرين كه بگذريم كسى همتاى شما در فضيلت نيست و براى كسى فضيلت و سابقه‌اى در اسلام همانند فضيلت و سابقه شما وجود ندارد، پس رهبرى و امارت از آن ما باشد و وزارت و معاونت از شما، به اين ترتيب كه ما بدون مشورت شما كارى نكنيم و اين امتياز را تنها براى شما قائل مى‌شويم كه هر كارى را خواستيم انجام دهيم، با اطلاع و تصويب شما باشد.

در اين وقت حباب بن منذر بن جموح از جا برخاست و گفت: اى گروه انصار زمام كار خود را خودتان در دست بگيريد و بدانيد كه مردم همگى پشت سر شما و زير چتر شما هستند. كسى را جرئت مخالفت با شما نيست و جز دستور شما را نپذيرند، شماييد پناه دهندگان و يارى كنندگان (اسلام و مهاجرين) و هجرت (پيغمبر) به سوى شما انجام‌شده و اصحاب «دار ايمان» (3) كه خدا در قرآن فرموده، شما هستيد. به خدا سوگند خداى تعالى آشكارا پرستش نشد، جز در پيش شما و در شهر و ديار شما و نماز به جماعت انجام نشد جز در مساجد شما و ايمان شناخته نشد جز با شمشيرهاى شما، پس متوجه باشيد كه تمام كارتان را خودتان در دست گيريد و اگر اينان حاضر به امارت شما نيستند، پس براى ما اميرى باشد و براى آنها هم اميرى! عمر در اينجا به سخن آمده گفت: هيهات (چه سخن نابجايى) هيچ گاه دو شمشير در يك غلاف نگنجد، عرب هيچ‌گاه زير بار فرمانروايى شما نخواهد رفت در صورتى كه پيغمبرشان از شما نيست، ولى امارت كسانى را كه نبوت در آنها ظهور كرده و فرمانروايان از آنها بوده، مى‌پذيرد و اين برهان روشن و

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 137
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست