responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 14

اغماض را روا داشت، آنچنان كه از سيره على (ع) در دوران قبل از پذيرفتن خلافت ظاهرى مشهود است.

ملاك دار الاسلام و دار الحرب اجرا و عدم اجراى قوانين الهى است، و شخص حاكم و نوع حكومت تأثيرى در صدق اين عنوان ندارد.

از آنجا كه نوع قوانين و منابع قانون معمولا در چارچوب قوانين اساسى كشورها مشخص مى‌شود، اجراى قوانين اسلام را مى‌توان از راه قانون اساسى كشورها به سه روش زير به دست آورد:

1. در قانون اساسى، اجراى قوانين اسلام به صراحت اعلام شده باشد، به طورى كه انطباق قوانين با موازين اسلامى در متن قانون اساسى پيش‌بينى شود؛

2. شريعت اسلامى به عنوان منبع قانونگذارى در متن قانون اساسى آمده باشد؛

3. قدرت قانونگذارى به ملت مسلمان تفويض شود، با اين فرض كه خواستۀ اكثريت آن ملت از اعتقاد اسلامى آنها ناشى شود.

گرچه براى اسلامى بودن حكومت و حاكميت وجود هر سه شرط فوق ضرورى است، مانند آنچه كه در قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران آمده است، ولى از آنجا كه ملاك را اجراى قوانين اسلام دانستيم، تحقق يكى از موارد سه‌گانه كافى خواهد بود.

با وجود چنين تعميمى در ملاك دار الاسلام نسبت به كشورهايى چون تركيه كه اكثريت قاطع آن مسلمان و كشور، قرنها تحت حاكميت اسلام بوده با مشكل مواجه خواهيم بود، زيرا هيچكدام از شرايط سه‌گانه ذكر شده در مورد آن صدق نمى‌كند.

مگر آنكه بگوييم از آنجا كه اكثريت ملت مسلمان تركيه كه در قدرت و حاكميت دولت آن متجلى است، خواستار اجراى احكام اسلامى هستند، در صدق شرط سوم كافى است؛ گرچه در اين راه موانعى وجود دارد كه مورد رضايت مردم مسلمان تركيه نيست. (8)


منابع

1 - نيل الأوطار 25/8؛ 2 - شرح السير الكبير 8/4؛ 3 و 4 - آثار الحرب فى الفقه الاسلامى / 172؛ 5 - همان مأخذ و التشريع الجنائى الاسلامى 117/1؛ 6 - السياسة الشرعيه او نظام الدولة الاسلاميه / 79-69 و آثار الحرب فى الفقه الاسلامى / 196-194؛ 7. وسائل الشيعه 76/6، فروع كافى 339/1 و تهذيب الاحكام 50/2؛ 8 - فقه سياسى 3 / 248-242؛ فقه سياسى 229/5.

دار الحياد

دار الحياد به سرزمين و كشورى گفته مى‌شود كه در روابط سياسى و ايدئولوژيكى و مناقشات بين دار الاسلام و دار الكفر كناره‌گيرى كرده، سياست عدم مداخله را در پيش گرفته باشد، و در رابطه با درگيرى‌هاى نظامى و مخاصمات بين دار الاسلام و دار الحرب، بدون جانبدارى از طرفين و يا اطراف درگيرى بى‌طرفى خود را حفظ كند.

در قرآن از واژه «اعتزال» براى بيان اين حالت سياسى و نظامى در روابط بين المللى استفاده شده است. كلمه اعتزال در قرآن، بيشتر در چند مورد زير به كار برده شده است:

1. به مفهوم كناره‌گيرى از مناقشات بى‌ثمر عقيدتى:

قرآن در شرايطى كه صاحبان عقيده و ايمان نتوانند مخالفان را قانع كنند كه آنها را تحمل كنند و يا به دلائلى تحمل مناقشات غيرمنطقى مخالفان براى آنان امكان‌پذير نباشد، به حالت كناره‌گيرى افراد با ايمان و دور نگهداشتن خود از مناقشات غيرمنطقى، اعتزال اطلاق كرده است.

در جريان درگيرى‌هاى عقيدتى ابراهيم (ع) با شيوه‌هاى غيرمنطقى بت‌پرستان زمان، هنگامى كه وى

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 14
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست