responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 145

مبانى اوليۀ نظام فكرى ابن تيميه از دو عامل فقهى و كلامى شكل گرفت. در فقه، مذهب حنبلى را كه خاندان وى سخت به آن پايبند بودند، پذيرفت و در كلام به مذهب اشعرى كه در محيط علمى دمشق در عصر وى به مذهب سنت شهرت داشت، پيوست.


منبع

فقه سياسى 282/10-279.

سلم

واژه سلم و سلامت و سلام در لغت به معناى بركنار بودن از آفات و بيمارى‌هاى ظاهرى و باطنى آمده است.

قلب سليم در(إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ‌)(1) به معناى سلامتى قلب از آفاتى چون شك، حسد، كفر، و رياست؛ و راه‌هاى سلام (سبل السلام) عبارت از راهى است كه در آن آفتى چون نا امنى و خطر وجود نداشته باشد(يَهْدِي بِهِ اَللّهُ مَنِ اِتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ اَلسَّلامِ‌)(2) و نيز (دار السلام در(لَهُمْ دارُ اَلسَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ‌))(3) جايگاه امنى است كه به دور از آفات و خطرات باشد.

سلام كه شعار و درود اسلامى است(وَ إِذا جاءَكَ اَلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ‌)(4) به معناى آرزوى سلامتى و به دور بودن زندگى از آفات و بليات و خطرات است، و تحيتى است كه خداوند به كسانى ارزانى مى‌دارد كه از گذرگاه صبر و استقامت گذشته باشند(سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى اَلدّارِ). (5)

هنگامى كه شخصى به ديگرى سلام مى‌گويد در حقيقت مفهوم آن، دعا و خواستن سلامت و امنيت از خداوند براى اوست، يعنى سلامت و امنيت باد از خداوند بر تو، و اين دعا و تحيت موجب نزول بركات و پاكى است.(فَسَلِّمُوا عَلى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اَللّهِمُبارَكَةً طَيِّبَةً‌)(6) و آنگاه كه از جانب خداوند متوجه انسان مى‌شود و (سلام على المرسلين) (7) به معناى برخوردارى انسان از عنايات خاص الهى و مصونيت وى است(لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ‌).(8) قرآن سلام را درود متعارف بين بهشتيان و سلام واقعى را از خصايص زندگى بهشتى مى‌داند(لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماًإِلاّ قِيلاً سَلاماً سَلاماً)(9) و آن نوع زندگى را عارى از هر نوع عوامل تعرض مى‌شمارد.

سلام به عنوان شعار صلح، تنها در برابر انسان‌هاى طالب صلح گفته نميشود، بلكه در مقابل كسانى كه با برخورد جاهلانه، صلح را به مخاطره مى‌افكنند، نيز سلام گفته مى‌شود(وَ إِذا خاطَبَهُمُ اَلْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً). (10)

قرآن در برابر كسانى كه شعار سلام را بر زبان مى‌آورند، درشتى و ناباورى و بدگمانى را نمى‌پذيرد.(وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَيْكُمُ اَلسَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً). (11)

سلام بيانگر مطلوب‌ترين حالتى است كه انسان به هنگام و رود در بهشت و دريافت سند جاودانگى، آن حالت را احساس مى‌كند(اُدْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ اَلْخُلُودِ). (12)

ارزشمندترين و بزرگ‌ترين و مفيدترين لحظات در سال، شب قدر است كه قُرآن از آن به سلام ياد مى‌كند(سَلامٌ هِيَ حَتّى مَطْلَعِ اَلْفَجْرِ). (13)

سلام از نام‌هاى مقدس الهى است، زيرا مبين والاترين نعمت الهى است(هُوَ اَللّهُ اَلَّذِي لا إِلهَ إِلاّ هُوَ اَلْمَلِكُ اَلْقُدُّوسُ اَلسَّلامُ‌). (14)

طبرسى در مجمع البيان مى‌گويد معناى اينكه خداوند سلام است، اين است كه. بندگان از ظلم او در امانند؛ و صدوق در كتاب توحيد آن را به معنى سلامت و امنيت دهنده تفسير كرده، و برخى نيز به معناى سالم از هر نوع نقص و عيب و آفت دانسته‌اند؛ و علامه طباطبائى در تفسير الميزان نام سلام را به معناى بى‌آزار تفسير نموده و گفته است سلام كسى است كه رفتارش با تو به سلامت و عافيت و به دور از ضرر و شر

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 145
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست