پيامبر (ص) با يهوديان مدينه،
قرارداد اتحاد ملى مىبندد، (15) و با مشركان در جريان حديبيه قرارداد متاركۀ
جنگ را امضا مىكند، و در موارد ديگر قراردادهاى سياسى، اقتصادى و فرهنگى منعقد مىكند،
مفهوم اين عمل آن است كه صلاحيت طرف مقابل براى امضاى اين قراردادها و دستكم براى
ايجاد و استمرار اين نوع روابط تأييد شده است؛
2. در حالت جنگ: حالت جنگ نيز
بدون نوعى شناسائى قابل طرح نيست. نهايت اينكه شناسايى در اين حالت بسيار رقيق و
تنها به معناى اذعان به وجود خارجى طرف مقابل است، زيرا اگر چنين اذعانى نباشد، بى
شك جنگ هيچ مفهوم معقولى نخواهد داشت.
به علاوه در اثناى جنگ گفت و
گوهاى مستقيم و غيرمستقيم انجام مىشود، و احيانا توافقها و قراردادهايى بسته مىشود
كه خواهناخواه متضمن قبول نوعى صلاحيت است.
وقتى فقها از مشروعيت گفت و
گو با دشمن و يا جواز امضاء موافقتنامه با دولت در حال جنگ را مطرح مىكنند،
ناگزير به مفهوم آن است كه دشمن از چنين صلاحيتى برخوردار است.
براى بررسى مسئلۀ شناسايى
از ديد فقه سياسى، بايد آن را در رابطه با انواع مختلف روابط و مناسباتى مطرح كرد كه
فقه از آنها بحث كرده است؛ و به عبارت ديگر اين مسئله را با توجه به تقسيم بندى جغرافياى
سياسى جهان از ديدگاه فقه، بايد بررسى كرد. (16)
منابع
1 - مقاله «اصول روابط بينالملل
و تحولات آن در اسلام»، حميد بهزادى / 130؛ 2 - همان مأخذ و كتاب جنگ و صلح در
اسلام / 72؛ 3 - كتاب اسلام و حقوق بينالملل عمومى / 69؛ 4 - تئورى سياست در
اسلام به نقل از شماره 12 مجله دانشكده حقوق دانشگاه تهران، مقاله دكتر حميد
بهزادى / 133؛ 5 - مقاله «اصول روابط بينالملل و تحولات آن در اسلام» / 134؛ 6 -
اسلام و حقوق بينالملل تأليف دكتر ضيايى بيگدلى / 86؛ 7 - حقوق بينالملل اسلامى
تأليف دكتر خليليان / 186؛ 8 - انسان دوستى در اسلام / 197، 180 و 181؛ 9 - نحل /
93؛ 10 - عنكبوت / 46؛ 11 - سوره بقره / 256؛ 12 - سوره بقره / 62 و حجرات / 13؛
13 - اسلام در جهان امروز / 255؛ 14 - جلا الدين فارسى در كتاب حقوق بينالملل
اسلامى / 61 و 114؛ 15 - مكاتب الرسول 241/1؛ 16 - فقه سياسى 324/3-323 و 343-333.
شورا
در منابع اسلامى (كتاب و سنت)
اصل شورا به عنوان شيوهاى اجتنابناپذير در مديريت جامعۀ سياسى اسلام پذيرفته
و بر آن تأكيد شده است.
قرآن يكبار در زمينه تبيين
خصايص مؤمنان و رهروان راه مكتب، اصل شورا را به عنوان يك خصيصۀ جوشيده از ايمان
و جامعه اسلامى معرفى مىكند:
افراد شايسته با ايمان كسانى
هستند كه نداى پروردگارشان را اجابت كرده و پرستش خدا را به پاى داشته و امورشان
را بين خود به شور مىگذارند و با شورا حلوفصل مىكنند و از آنچه كه به آنها روزى
دادهايم انفاق مىكنند و كسانى هستند كه به هنگام تجاوز به يارى همديگر مىشتابند.
و بار ديگر بصورت يك فرمان و
دستور الهى بيان مىكند و التزام به نظام شورا را بر پيامبر مقرر مىدارد و بر
احترام به ديدگاهها و نظريات همرزمان و همرهان مكتب تأكيد مىورزد و آن را از
خصايص رهبرى و از