(فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ
اَللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ اَلْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا
مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اِسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي
اَلْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اَللّهِ إِنَّ اَللّهَ يُحِبُّ
اَلْمُتَوَكِّلِينَ).(2) به دليل رحمت و
عنايت خاص خدا بود كه توانستى با مردم نرمخو باشى. هرگاه تندخو و سخت دل مىبودى
از اطرافت پراكنده مىشدند. از اين رو از اشتباهاتشان درگذر و در مقابل گناهانشان
از خدا برايشان طلب آمرزش كن و در امور با آنان مشورت نما. هرگاه تصميم گرفتى توكل
به خدا كن كه خداوند متوكلين را دوست مىدارد.
سيره و سنت پيامبر (ص) نيز بر
همين اصل استوار بود، زيرا قرآن چون آيينه تمامنماى زندگى پيامبر (ص)، از خصلتهاى
او سخن مىگويد و گفتار و عمل پيامبر (ص) نيز مبين و مفسر فرمان خدا و اصول قرآن
است.
اصل شورا در زندگى سياسى
پيامبر (ص) بارها مطرح و از طرف آن حضرت به مورد اجرا گذاشته شده است. (3)
در روايات اسلامى موارد زيادى
ديده مىشود كه به صورتها و تعبيرهاى مختلف بر اصل شورا تأكيد واز خودمحورى و خودرأيى
نهى شده است. (4)
اينك چند مورد از اين روايات
را در اينجا به عنوان نمونه مىآوريم:
المستشار مؤتمن
(5) كسى كه مورد مشاوره قرار مىگيرد، چون امانتدار است.
اذا استشار احدكم اخاه فليشر
عليه (6) هنگاميكه با شما مشورت كردند نظر و رأى خود را ابراز داريد.
يا على ما حارمن استخار و لاندم
من استشار (7) يا على متحير نشد كسى كه از خدا طلب خير نمود و پشيمان نگشت،
كسيكه مشورت نمود.
ان رسول اللّه صلى اللّه عليه و
اله وسلم كان يستشير اصحابه ثم يعزم على ما يريد الله. (8)
رسول خدا (ص) نخست با ياران
خود مشورت مىكرد سپس برآنچه كه خدا اراده فرموده اقدام مىنمود.
مشاورة العاقل الناصح رشد و يمن
و توفيق من الله فاذا اشار عليك الناصح العاقل فاياك والخلاف فان فى ذلك العطب
(9) مشورت با دانايان دلسوز هدايت و رشد و بركت است و خود توفيق الهى براى راهيابى
بر واقعيتهاست، هرگاه داناى دلسوزى ترا خيرخواهى كرد مبادا او را مخالفت كنى، زيرا
دشوارى و سختى در جنين مخالفتى است.
تصدقوا على افيكم بعلم برشده
ورأى يسدده (10) به برادر ايمانيتان صدقه دهيد با تعليم علمى كه او را ارشاد
مىكند و راى و نظرى كه عمل او را استوار مىكند.
الحزم ان تستشير ذا الرأى
(11) دورانديشى آنست كه با صاحبان رأى به شور بنشينيد.
اموركم شورى بينكم
(12) امورتان بايد همراه با شور جمعتان باشد.
تا آنجا كه پيامبر از بيعت
بدون مشورت نهى نمود (13) و على عليهالسلام بهترين مشاوران را خردمندان دانشمند و
صاحبنظران پرتجربه و دورانديشان خداترس معرفى كرد (14) و استبداد به رأى و
خودمحورى را عين گمراهى دانست (1).
مشروعيت اصل شورا را مىتوان
به گونهاى از اجماع و سيره مسلمانان كه از ادلۀ معتبر و منابع فقه به شمار مىرود
نيز، بدست آورد. همچنين دليل عقلى نيز به دليل نزديكتر بواقع بودن نتيجه شور و تبادلنظر
بر لزوم رعايت شور در امور مربوط به مصالح عمومى حكم مىكند و اصل شورا از مستقلات
عقليه به شمار مىرود.
اصل شورا در اسلام اختصاص به
مسائل فردى و مصالح شخصى ندارد و قابل تعميم به همه امور و