اين عنوان در قرارداد ذمه به
كار گرفته مىشود و مستند آن آيۀ 29 سوره توبه است. و عبارت(هُمْ
صاغِرُونَ)»در آيۀ مذكور متضمّن پايه و اساس قرارداد ذمه است و
به صورت ذيل در قرارداد ذمه قيد مىشود:
«متحدين بايد به احكام صادره
از دادگاههاى صلاحيتدار اسلامى ملتزم شوند و در برابر اجراى قوانين اسلام خاضع
باشند». بديهى است التزام به خضوع در برابر دادگاهى است كه بر اساس قوانين اسلامى
احكامى صادر و اجرا مىكند. نكتهاى كه در به كار بردن كلمۀ صاغر در آيه منظور
شده، اين است كه شركت اهل كتاب در پيمان و تعهد پرداخت جزيه و ابراز خضوع در برابر
احكام و قوانين اسلام، همه از روى رضايت و بر اساس اعتراف رسمى آزاد تحقق مىيابد،
زيرا صاغر در مورد كسى به كار مىرود كه به خضوع و كوچكى راضى و معترف باشد.
منبع
فقه سياسى 120/12.
صبر در جهاد
در آيات متعدد و روايات
بسيار، از كلمه صبر براى تأكيد بر پايدارى و استقامت در جهاد استفاده شده است. (1)
گرچه صبر در متون اسلامى در معانى ديگرى نيز به كار رفته است، مانند بىتابى نكردن
و شكيبايى در برابر شدايد زندگى (2) و يا مقاومت در برابر هواهاى نفسانى و تمايلات
نامشروع (3) اما يكى از موارد مهم كاربرد اين واژه در متون اسلامى يايمردى در صحنههاى
جهاد است. صبر و پايدارى در جهاد يك توصيۀ اخلاقى نيست و طبق موازين علم اصول
فقه نظر به ظهور موارد صبر در آيات و روايات در انشاء حكم و استفاده وجوب از اين
موارد، بايد مفاد اين نصوص را يك اصل الزامى در جهاد تلقى كرد. (4)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع
1 - آيات: 110 نحل، 65 انفال،
249 بقره، 142 آل عمران و 66 انفال؛ 2 - بقره / 177؛ 3 - حديث معروف، «الصبر صبران
صبر عند المصيبة و صبر عند المعصية»؛ 4 - فقه سياسى 49/6.
صحت← قاعدۀ صحت
صرفهجويى
صرفه جويى و عدم اسراف و
تبذير در تمامى ابعاد زندگى فردى و اجتماعى مورد تأكيد دستورات دين مبين اسلام
است. صرفه جويى يكى از معيارهاى تعيين الگوى مصرف، از عوامل فرهنگى كار و سرمايه
است.
اما تشخيص آن مشكل و به شرايط
اقتصادى و نوع توليد بستگى دارد. در شرايط رشد وقتى جامعه نياز به كار دارد بايد
محصولات كشاورزى، صنعتى و دامدارى به مصرف برسند، تا چرخۀ توليد و كار، آهنگ
سريع ترى پيدا كند. در اينجاست كه صرفه جويى يك عامل بازدارنده و ضد توسعه تلقى مىشود
در شرايطى كه توليد در حد نياز جامعه نيست، بى كمان صرفه جويى مىتواند يكى از
معيارهاى اصيل الگوى مصرف باشد.
بخشى از فرهنگ صرفه جويى در
اسلام به توزيع مازاد و بهرهمند كردن ديگران از درآمد شخصى باز مىشود كه بالاخره
وجود افراد نيازمند در جامعه در همۀ شرايط رشد و ركود اقتصاد جامعه متصور است.
نكتۀ مهم در حل اين معضل
آن است كه صرفه جويى يك امر نسبى است و مىتواند در زمانهاى مختلف و شرايط متفاوت
معنى قابل تغييرى داشته باشد. از اين رو فرهنگ صرفه جويى با افزايش مصرف كه لازمۀ
رشد و توسعه به ويژه در بخش توليد است، منافات ندارد. در حقيقت سرعت بخشيدن به
چرخه توليد، ميزان مصرف