responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 219

داشت، مى‌توانند از حكم ويژه «صفوالمال» استفاده كنند. (4)


منابع

1 - روضه كافى / 182 و وسائل الشيعه 79/11؛ 2 - المنتهى، كتاب الجهاد، به نقل از جواهر الكلام 196/21؛ 3 - دعائم الاسلام 382/1؛ 4 - فقه سياسى 279/6-277.

صلح

واژه صلح در لغت به معناى مسالمت، سازش و از بين بردن نفرت ميان مردم است (1) (و الصّلح خير). (2) و صلاح از همين ماده و صالح به معنى مطابق با عدل و انصاف، و شايسته و به دور از هر نوع فساد آمده است.

(اليه يصعد الكلم الطّيّب و العمل الصّالح يرفعه) (3) و اصلاح به معنى ايجاد صلح و الفت اطلاق شده. (فمن خاف من موص جنفا او اثما فاصلح بينهم) (4) و يا به معناى رفع هر نوع عيب و ايجاد شايستگى است. (كفّر عنهم سيئاتهم و اصلح بالهم). (5)

صلح از قديم‌ترين آرمان‌هاى مقدس بشرى است و به دليل اينكه بيش از هر ارزش ديگر در معرض تهديد و مخاطره بوده است، همواره انسان‌ها چه از ديدگاه نظرى و چه به لحاظ راه‌حل‌هاى عملى، مقطعى، در تلاش چاره‌جويى براى رسيدن به آن بوده‌اند.

صلح در حقيقت استمرار حالت عادى بوده و نوعى ترك فعل و خوددارى از اعمال خشونت و رفتار خصمانه محسوب مى‌شده است و در مواردى هم كه بدنبال جنگ رخ مى‌داد، اغلب در قالب قراردادهايى تحقق مى‌يافت كه فقها آن قراردادها را با عناوين خاص مانند ذمه، استيمان، هدنه و نظاير آن مطرح مى‌كردند.

صلح اساس زندگى اجتماعى انسان‌هاست و اين اصل ريشه در فطرت انسان دارد و در ديدگاه اصولى و اساسى اسلام نيز اين اصل درباره روابط انسان‌ها در زندگى اجتماعى رعايت شده و توصيه‌هاى مكرر اسلام در زمينۀ روابط اجتماعى و سياسى بر پايه صلح و همكارى متقابل نيكوكارانه و مناسبات پرهيزكارانه در قلمرو حيات ملى و امت و نيز در محدوده بين المللى و در سطح وسيع‌تر و فراگير نظريۀ جامعه واحد بشرى استوار شده است. (6)

آيۀ صريح:(يا أَيُّهَا اَلنّاسُ إِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اَللّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اَللّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ). (7)

«اى آدميان ما شما را از مرد و زن آفريديم و بر دسته‌ها و طوايف گوناگون قرار داديم تا با يكديگر آشنائى به هم زنيد، و بدانيد كه در اين ميان پرهيزگارترين شما نزد خداوند، گرامى‌ترين كس است، و خداوند بر همه چيز آگاه است».

به‌طور غيرمستقيم مبين اين اصل پايدار، قانون فطرت و اسلام است كه در آن ضمن اشاره به عامل اصلى وحدت فطرى انسان‌ها عمده ترين عامل جنگ و ستيز كه همانا تفوق طلبى و تبعيض است، مردود شمرده شده است.

اين اصل به رابطۀ ميان جامعۀ اسلامى با جامعۀ غير اسلامى نيز قابل تعميم است. زيرا جامعۀ غير اسلامى را به رعايت اصل صلح و همزيستى مسالمت‌آميز و احترام به آزادى انديشه ملزم مى‌كند.

قرآن در آيه‌اى ديگر ضمن اشاره به اين اصل كه حالت دشمنى‌ها و ستيزه هاى پيشين، هر قدر كه خشم‌آلود و كينه‌توزانه باشد، نبايد بر روابط مسالمت‌آميز بين جوامع بشرى اثر نامطلوب گذارده و بر عواطف اصيل انسانى و حس همكارى خيرخواهانه شان خدشه‌اى وارد كند به اصل اساسى صلح تأكيد مى‌كند:

(يا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا...وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَ تَعاوَنُوا عَلَى اَلْبِرِّ وَ

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 219
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست