(اَلتَّقْوى وَ لا
تَعاوَنُوا عَلَى اَلْإِثْمِ وَ اَلْعُدْوانِ...).
(8)
«اى ايمان آورندگان... دشمنى
با قومى كه شما را به مسجد الحرام راه ندادند، نبايد شما را به ستيزهجويى بكشد. و
همكارى را برپايۀ نيكوكارى و پرهيزگارى قرار دهيد گناهكارى و اعمال ستيزهجويى
روا نيست، از آن سخت بپرهيزيد».
عمق انديشۀ صلح در اسلام
تا آن جا پيشرفته است كه حتى در حالت جنگ ميان دولت اسلامى با جوامع غير اسلامى، وفادارى
به پيمانهاى دو يا چند جانبه الزامى شمرده شده و دولت اسلامى موظف شده تا زمانى
كه طرفهاى قرارداد شرايط پيمان را زير پا ننهادهاند، با تمام قدرت بر پيمانها و
تعهدات خود وفادار باشد. (9)(فَأَتِمُّوا
إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ).
«آنان كه ايمان آورده و هجرت
كردهاند و با مال و جان خود در راه خدا جهاد ورزيد ها ند، و كسانى كه آنان را
پناه داده و مدد نمودهاند، دوست و هميار يكديگرند.
و كسانى كه ايمان آورده اما
هجرت ننمودهاند تا زمانى كه جايگاه خود را ترك نكردهاند، شما را با ايشان پيوندى
نيست، و هرگاه در راه اعتلاى دين از شما يارى جستند به آنان يارى دهيد مگر در جايى
كه پاى هم پيمانان شما در ميان باشد».
براى دستيابى به ميزان تعهد
اسلام به صلح، لازمست در مفاد آيۀ زير به دقت تأمل شود.
(وَ اِعْتَصِمُوا
بِحَبْلِ اَللّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا، وَ اُذْكُرُوا نِعْمَتَ اَللّهِ
عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ
بِنِعْمَتِهِإِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ اَلنّارِ
فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها، كَذلِكَ يُبَيِّنُ اَللّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ
تَهْتَدُونَوَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اِخْتَلَفُوا
مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ اَلْبَيِّناتُ وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ).(11)
«به ريسمان الهى چنگ زنيد و از پراكندگى حذر كنيد، و نعمت خداوند را به ياد آوريد
كه يكديگر را دشمن مىدانستيد پس در دلهايتان الفت نهاد و به لطف او، پيوند برادرى
يافتيد و شما بر پرتگاه آتش بوديد و خداوند رهايى تان بخشيد. خداوند آيات خود را
به شما مىنماياند، تا راه هدايت برگزينيد».
اسلام دامنۀ انديشۀ
اصولى احترام به پيمانهاى صلحآميز را به امر داخلى جامعه اسلامى و روابط و
مناسبات ملى نيز كشانيده و به عنوان يك اصل عام و فراگير شامل همۀ مناسبات بشرى
دانسته است و به اين ترتيب اصل صلح، آشتى و مصالحه را به عنوان يك قاعده فقهى و حقوقى
مقدس و خدشهناپذير شمرده است كه پايمال كردن آن در روابط بشرى از بزرگترين جرمهاى
فردى و گروهى تلقى شده است:
(وَ لا تَكُونُوا
كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اِخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ اَلْبَيِّناتُ
وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ).
(12)
«چون اقوامى نباشيد كه تفرقه
در پيش گرفتند و با آنكه از هدايت الهى برخوردار بودند، در ميانشان اختلاف افتاد،
و آنان را عذابى عظيم خواهد بود».
در قسمتى از منشور سياسى امام
على (ع) خطاب به مالك اشتر چنين آمده است:
«... هيچ نوع صلح و قرارداد
همزيستى را كه دشمنت ترا بدان فراخواند و رضاى پروردگار در آن باشد، رد نكن، زيرا
در زمان صلح است كه ارتش و نيروهاى نظامى تو آمادگى و تقويت بيشترى خواهند يافت و
تو نيز، از نگرانيها و اندوه هايت آسايش خواهى داشت و