responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 230

خدا، رسول، اما يا نايب او نباشد و نيز فاقد شرايط عدالت و تقوا بوده و مرتكب معاصى شود و از طرفى اطاعت خود را لازم بداند از مصاديق قطعى طاغوت محسوب مى‌شود.

بنابراين، هر حكومتى كه از جانب خدا و به اذن او نباشد، طاغوتى، و مداخله در كار خدا و حكومت خدا است، و هرگونه پذيرش و فرمانبرى از آن، پذيرش از فرمان طاغوت، و حركت در جهت مخالف دعوت انبيا است، كه در قرآن مجيد در مثل اين آيه بيان‌شده است:

(وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اُعْبُدُوا اَللّهَ وَ اِجْتَنِبُوا اَلطّاغُوتَ‌...). (1)

نظر به اينكه مفهوم طاغوت، چون اعم است، شامل فرمانروايان مستبد، و حكومت‌هاى غيرشرعى و طغيانگر نيز خواهد بود.

همچنين، هر ولايتى بايد از جانب خدا و مستند به خدا باشد، حتى ولايت پدر بر فرزند صغيرش، و ولايت شخص بر نفس و مال خودش و ولايت فقيه در عصر غيبت امام عصر عليه‌السلام و ولايت پيغمبر صلى اللّه عليه وآله و امام عليه السلام، همه بايد از جانب خدا باشد، و هر ولايتى از جانب او نباشد، هيچ اعتبار و اصالتى ندارد. و اگر خدا پدر را بر فرزند صغيرش ولايت نداده بود، ولايت بر او نداشت، و اگر شخص را بر خود و مالش ولايت نداده بود، يا مالكيت او را بر آنچه حيازت كرده يا زمينى كه آن را احيا و آباد كرده يا به هر سببى از اسباب تملّك، مالك شده، مقرر نفرموده بود، ادّعاى مالكيّت او، ادّعاى مالكيّت در ملك خدا بدون اذن او بود. (2 و 3)


منابع

1 - نحل / 36؛ 2 - مفردات راغب ماده «طغى»؛ 3 - فقه سياسى 255/12.

طغيانگرى← تكبّر

[«ظ»]

ظلم← ستمگرى و ستم پذيرى

ظلم نا پذيرى

در منطق قرآن ظلم پذيرى جون ستمگرى، عملى مجرمانه و سياستى نامشروع است. اين منطق به شكل عام و در قالب يك قانون كلى چنين بيان شده است: (نه ستم روا داريد و نه ستم پذير باشيد). (1)

ترديدى نيست كه ماهيت استكبار و استعمار ستمگرى است. شكل‌گيرى استكبار و قطبهاى ابرقدرت در سطح بين المللى به ويژه پس از جنگ بين المللى دوم موج جديدى از استعمار نوين را توسط ابرقدرت‌ها در عرصۀ جهان اسلام پديد آورد، چنانكه درگذشته نيز ظهور استعمار در سدۀ نوزدهم موجب بروز انواع ستمگرى غرب در استثمار كشورهاى اسلامى گرديد و انديشه ظلم‌ستيزى موج متقابلى را در سراسر كشورهاى اسلامى به صورت غرب ستيزى به وجود آورد كه خود ريشۀ قرآنى داشت.

مسئوليت جهان اسلام در نفى ستم و تجاوز، ناگزير بايد كشورهاى اسلامى را در سطح مردمى و دولتى به غرب ستيزى بكشاند و جز اين، شيوه ديگرى نمى‌تواند باموازين اوليۀ اسلام سازگار باشد.

چشم‌پوشى از ستيز با غرب متجاوز و ستمگر و انتخاب راه سازش يا همزيستى در حقيقت چيزى جز تحمل ظلم نيست كه بدون ترديد، با موازين اسلام ناسازگار است. اگر شرايط ويژه‌اى كه خط مشى ظالمانه غرب را ترسيم مى‌كند به هر دليل متحول شود و غرب از روابط ظالمانه و يك‌سو نگرانه خود، خوددارى كند بى شك انديشۀ غرب ستيزى نيز براى ملت‌ها و دولت‌هاى مسلمان در عرصه بين المللى منتفى خواهد

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 230
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست