پرداخت فديه در برابر اسراى مسلمانان
قياس كردهاند، زيرا مسلمانان وقتى در شرايط مشابه اسارت قرار گرفتند، در اين صورت
قبول تعهد مالى در حكم فديه خواهد بود (9 و 10).
منابع
1 - توبه / 4؛ 2 - توبه / 7؛
3 - جواهر الكلام 294/21؛ 4 - شرح السير الكبير 228/3، 6/4 و 123؛ 5 - انفال / 58؛
6 - جواهر الكلام 294/21؛ 7 - نساء / 89؛ 8 - انفال / 61؛ 9 - بداية المجتهد و
نهاية المقتصد 387/1 و 388؛ 10 - فقه سياسى 3 / 270-269، 272، 276، 278 و 279.
داعى
داعى: خواننده، دعوتكننده؛
آنكه مردم را به دين خود دعوت كند. كسى كه مأمور شده باشد به تحصيل علوم، كه او را
اداره امور مردم ممكن باشد.
داعى و دعات به كسانى اطلاق
مىشد كه وظيفۀ مهم انتشار اسلام و توسعۀ قلمروهاى عقيدتى را بر عهده داشتند
و در حقيقت كار اصلى رسالت و تبليغ اسلام را انجام مىدادند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 468/7.
دحو الارض
روز بيستوپنجم ذيقعده كه يكى
از ماههاى حرام محسوب مىشود روز «دحو الارض» و يكى از چهار روزى است كه در تمام
سال به فضيلت روزه ممتاز است.
«دحو الارض» در لغت به معناى
پهن شدن زمين از زير خانۀ كعبه بر روى آب است، در اين روز بخشهايى از كرۀ
زمين كه سراسر از آب بود، شروع به خشك شدن كرد تا كمكم به شكل ربع مسكون امروزين درآيد.
مطابق روايات، اولين نقطهاى
كه از زير آب سر برآورد، مكان كعبۀ شريف و بيت الحرام بود.
حضرت ابراهيم (ع) و حضرت عيسى
(ع) در اين روز متولد شدهاند.
معناى «دحو الارض» آن است همۀ
اين بركات، نعمتها و ويژگىهاى شگفتانگيز كه در اين كرۀ اسرارآميز ديده و كشف
مىشود، خود پرتوى از انوار اسرارآميز اين سرزمين مقدس است كه در دل آن حجم محدودش،
كرۀ زمين با اين عظمت را پرورانده و به عرصۀ وجود آورده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 139/5.
دخالت مستقيم در كارها
يكى مباحث مطرح در علم
مديريت، نحوۀ ارتباط و تصدى و مديريت امور توسط مدير است. به اين نحو كه آيا
در كارها نظارت و مديريت داشته باشد يا به صورت مستقيم انجام آنها را بر عهده
گيرد. نظام ادارى، توانى است كه همۀ انسانها آن را دارند، ولى وقتى تناسب مسئوليت
با توانايى از نظر تعهد و علم به هم خورد، ناگزير زمينۀ رشد آفتهاى نظام ادارى
فراهم مىشود كه از اهم آفات نظام ادارى دخالت مستقيم در كارها است. مراقبت و
نظارت و اطلاع يافتن از مجارى امور در سازمان، نبايد مديريت را به دخالت مستقيم در
مسئوليتهاى سازمان بكشاند. زيرا اين عمل اعتماد نيروها را از ميان مىبرد و ميزان
كارايى آنها را كاهش مىدهد و آنها را به سردى و بى تفاوتى و سرخوردگى وا مىدارد.