در هر حال بررسى عوامل مشترك شكست‌هاى نظامى در دو شرايط زمانى قديم و جديد، بسيار دشوار مى‌نمايد، ولى دست‌كم مى‌توان به موارد زير اشاره كرد:

1. عدم موازنۀ نيروى كارآمد نظامى؛

2. عدم موازنه ابزار و ادوات جنگى و پشتيبانى متناسب با آن؛

3. دقيق نبودن اهداف و خط مشى‌ها راهبردهاى 4. مساعد نبودن شرايط اقليمى و به وجود آمدن شرايط نامساعد طبيعى پيش‌بينى نشده؛

5. وجود عوامل فشار سياسى، اقتصادى، داخلى و خارجى؛

6. ضعف حاكميت در درون دولت‌هاى متخاصم؛

7. ابهام و اختلال در دكترين و راهبرد نظامى؛

8. تحولات مهم سياسى مانند انقلاب‌ها و سقوط نظام سياسى دولت‌ها در سطح منطقه‌اى و بين المللى.

9. دگرگونى‌هاى مؤثر در سياست خارجى دولت‌هاى بى‌طرف و خط مشى‌هاى سازمان‌هاى بين المللى كه منجر به مداخلۀ به نفع يكى از دو طرف متخاصم مى‌شود؛

10. غافلگير شدن در عمليات برق‌آسا و يا ضد حملۀ برق‌آساى دشمن و اصولا در دام ريسك هاى نظامى غير قابل پيش بينى افتادن؛

11. احتياط كارى‌ها در برابر تهوّر و بى‌باكى دشمن؛

12. تنزل يا تزلزل روانى نيروهاى رزمنده كه همواره با احساس وحشت، آشفتگى، سرگشتگى، سردرگمى و احيانا گمراه شدن نيز همراه است؛

13. شايعات و جنگ سرد و موج‌هاى تبليغاتى و روانى مؤثر در روحيه نيروهاى رزمنده و يا ملت؛

14. ضعف فرماندهى در جبهه نبرد و منفك شدن از فرماندهى كل جنگ توأم با آشفتگى در سازماندهى نيروهاى عملياتى در صحنۀ جنگ؛

15. در محاصرۀ نيروهاى نامريى دشمن افتادن، بدون پيش بينى راه‌هاى گريز و بازكننده دايره محاصره؛

16. تلفات سنگين و مؤثر در امكان ادامه جنگ و مقاومت؛

17. خسارت‌هاى فوق‌العاده اقتصادى و انهدام مؤثر امكانات اقتصادى بالقوه و بالفعل مورد نياز براى بازسازى بعد از جنگ؛

18. كمبود و نارسايى در منابع طبيعى و قابل دسترسى قدرت در زمينه‌هاى مورد نياز در پشتيبانى جبهه‌ها؛

19. اشغال نظامى مناطق حساس و سوق‌الجيشى توسط دشمن؛

20. انهدام كامل يا مؤثر مراكز نظامى و ابزار و ادوات رزمى و امكانات لجستيكى براى تغذيه مداوم جبهه‌ها؛

21. اغفال شدن در تشخيص هدف‌هاى اصلى دشمن؛

22. ضعف ايمان متكى بر دلايل توجيهى نيروها و ملت نسبت به اهداف جنگ؛

23. فقدان تجربه كافى جنگى و عدم پيش بينى تاكتيكها و عمليات تعرضى و دفاعى دشمن؛

24. عدم اعتقاد و يا ضعف اعتماد به كارآيى فرماندهان نظامى و عدم اطاعت از آنان؛

25. اشتباه فرماندهى در ارزيابى توان مقاومت نيروها و ميزان تحمل حوادث ناگوار پيش‌بينى نشده و شكنندگى استقامت آنها در شرايط پيش‌بينى نشده؛

26. پوشيده نماندن اطلاعات نظامى، خنثى شدن نقشه‌ها و خط مشى‌ها، عمليات تهاجمى يا دفاعى، موفقيت دشمن در كسب اسرار نظامى و عمليات جاسوسى و ستون پنجم؛

27. نداشتن اطلاعات كافى از قدرت نظامى و توان