از ديدگاه اسلام بحران زدايى
و مبارزه با فتنهگران يكى از اساسىترين راههاى كمك به كنترل و حذف جنگ است.
فتنه به معناى مصدرى، عبارت
است از سازمان دادن به يك سلسله عمليات كور و ناشناخته به منظور رسيدن به اهداف
پنهانى و غافلگيرانه كه در اصطلاح سياسى معاصر از آن به بحران تعبير مىشود. فتنه
به معناى اسم مصدرى، به جريانهايى گفته مىشود كه از تركيب پيچيده از اعمال بهظاهر
كور و ناشناخته شكل گرفته و اهداف پنهانى و غافلگيرانه اى را به دنبال دارد.
قرآن فتنهها و بحرانها را
زاييده مقاصد شوم سران استكبار و الحاد قلمداد مىكند و براى فرونشاندن و يا جلوگيرى
از تولد و به ثمر نشستن فتنهها، حتى جنگ را اجتنابناپذير مىشمارد و با
دستور(وَ قاتِلُوهُمْ حَتّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ)(1)
در واقع جنگ محدود را براى جلوگيرى از جنگ گسترده و نامحدودى كه از طبيعت سران
فتنهانگيز به وجود مىآيد تجويز مىكند.
قرآن به يك نمونه از فتنههايى
كه منجر به جنگ مىشود، اشاره كرده و عاملان آن را افشا مىكند:
(وَ لا يَزالُونَ
يُقاتِلُونَكُمْ حَتّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اِسْتَطاعُوا)(2)
اينان كه پيوسته با شما مىجنگند، هدفشان آن است كه شما را تا آنجا كه مىتوانند
از آيين خود بازگردانند و براى رسيدن به اين هدف سعى مىكنند با ايجاد محيط نا امن
و جوّ آشفته، حق و باطل از هم شناخته نشوند و ديندارى و حفظ ارزشها دشوار شود و
نيز انسانها از انديشيدن به ارزشها باز بمانند وچنان با مشكلات دست به گريبان
باشند كه از مصونيت و خدا غفلت كنند و جز پيروى از آنان راهى در پيش روى نداشته
باشند. (3)
يكى از موارد كاربرد دليل
عقلى در حقوق و فقه فحوى الخطاب است كه مفاد اين حكم عقلى آن است كه وقتى امرى
واجب يا حرام اعلام شود، به دليل اولويت عقلى، امورى كه از آن واجب، اهميت بيشترى
دارد، واجب تلقى شده و امورى كه در مقايسۀ با آن حرام، از مفسده بيشترى برخوردار
است، حرام شمرده خواهد شد.
اگر خيانت به فرد در شريعت
اسلام حرام معرفى شده به دليل فحوى الخطاب خيانت به جامعه حرام تر تلقى خواهد شد و
نيز فرضا دستور شرع به لزوم مساعدت براى رفع نياز افراد حاجتمند با فحوى الخطاب،
دليل آن شمرده مىشود كه يارى رساندن به جامعه و رفع نيازهاى جمعى، از ديدگاه شرع
واجب است و اين نوع استنتاج عقلى، از اولويت ناشى مىشود و فحوى نيز خود به معناى
اولويت است. در اصطلاح متأخران در علم اصول فقه به فحوى الخطاب مفهوم موافق نيز
گفته مىشود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 60/7.
فخرفروشى
نظام ادارى، توانى است كه همۀ
انسانها آن را دارند ولى وقتى تناسب مسئوليت با توانايى از نظر تعهد و علم به هم
خورد، ناگزير زمينه رشد آفتهاى نظام ادارى فراهم مىشود كه از اهم آفات نظام
ادارى فخر فروشى و امتياز طلبى است. از خود راضى بودن و به ديگران فخر