بهطور معمول در شكلگيرى
قدرت كه پايه و محور اصلى مديريت نظامى و فرماندهى است، از يك سلسله عناصر مادى
نام مىبرند كه بيشتر به اين قرارند:
1. نيروى انسانى كه بدنۀ
تشكيلات نظامى، عمليات و قدرت فرماندهى محسوب مىشود؛
2. منابع طبيعى كه امكانات
بيشترى را در اختيار فرماندهى قرار مىدهد؛
3. اطلاعات كسب شده از دشمن و
اوضاع و شرايط حاكم كه قدرت مديريت و تصميمگيرى را به ميزان قابل توجهى بالا مىبرد
و نيل به پيروزى را سهل مىكند؛
4. وضع جغرافياى و محيط
فيزيكى عمليات نظامى كه نقش مؤثرى در فرماندهى و پيروزى آن دارد؛
5. ديپلماسى فعال نيز به نوبه
خود از عناصر قدرت فرماندهى محسوب مىشود، 6. فناورى و بهرهگيرى از امكانات علمى
كه حجم توان فرماندهى و سطح كارآيى آن را تا سرحد تفوق چشمگير نظامى و پيروزىهاى
سرى بالا مىبرد؛
7. عادت، سنن ملى، شخصيت و
روحيه متكى به خصايص و هويتهاى قومى و ملى.
در نظام فرماندهى و مديريت
نظامى اسلام از همه اين عوامل (البته به گونه صحيح و بر اساس معيارهاى اسلامى)
بهره گرفته مىشود كه نمونههاى بارزى از شيوههاى مختلف استفاده از اين عناصر را
در فرماندهى نظامى شخص پيامبر اسلام (ص) در غزوات و نيز در فرماندهى اميرالمؤمنين
على (ع) در جنگهاى صفين، نهروان و جمل مشاهده مىكنيم.
ولى مهمترين عنصرى كه
فرماندهى اسلامى بر آن تكيه دارد و عمدهترين منبع قدرتى كه محور اصلى مديريت
نظامى در اسلام محسوب مىشود، عنصر ايمان و ايدئولوژى است، گرچه امروز ارتشهاى
بزرگ جهان و نظريه پردازهاى نظامى به اهميت و نقش كارساز ايدئولوژى پى بردهاند
وان را در رديف عناصر تشكيل دهندۀ قدرت بهحساب آوردهاند، ولى در نظام نوين
اسلامى در مديريت و فرماندهى نقش ايدئولوژى از دو نظر متمايز و قابلتوجه و در مقايسۀ
با ديدگاههاى معاصر متفاوت است:
الف - از نقطهنظر مفهوم
ايدئولوژى كه گاه به مفهوم اعم آن به تمامى عوامل معنوى اطلاق مىشود و هر نوع
باورى كه به هر وسيلهاى به نيروهاى رزمنده و تشكيلات نظامى القا شود، ايدئولوژى
گفته مىشود.
در صورتى كه در اسلام ايمان
متكى به منطق و باور برخاسته از تفكر آزاد كه عقل حاكميت آن را بر همه عرصههاى
خود پذيرفته باشد، محور و پايۀ قدرت فرماندهى است نه هر احساس و يا باور
تحميلى و يا زودگذرى كه بر موجهاى تبليغات، مهرها و كينهتوزى هاى موقت و موسمى
وابسته است؛
ب - عقيدهاى كه مىتواند از
چنين خصلت نافذ و با قدرتى برخوردار باشد، تنها ايدئولوژى اسلامى و عقيده توحيدى
است كه مكتب رهايى بخش اسلام مبين آن است(إِنَّ
اَلدِّينَ عِنْدَ اَللّهِ اَلْإِسْلامُ).
در نظام مديريت و فرماندهى
اسلامى، بيشترين حجم قدرت از ايمان سرچشمه مىگيرد و فرماندهان بايد قدرت مديريت
خود را بر پايههاى ايمان خود و ايمان نيروهاى رزمنده استوار كنند.
منبع
فقه سياسى 122/6-119.
فرماندهى (در امامت)
رسالت فرماندهى در امامت و
ولايت فقيه عبارت از تطبيق دادن كامل اراده، تفكر و تمايلات خود و نيروهاى