تصريح روايات مستفيضه، پس از
پيامبر (ص) به ائمۀ اهل بيت (ع) منتقل شد. در روايتى كه نجاشى در كتاب فهرست
با سند خود از عذافر صيرفى نقل مىكند، آمده است:
من با حكم بن عتيبه نزد امام
باقر (ع) بودم، او شروع كرد به پرسش از امام باقر (ع) - امام او را بسيار گرامى مىداشت
- در موردى با هم اختلاف نظر پيدا كردند، امام باقر (ع) فرمود: «پسرم، برخيز، كتاب
على (ع) را بياور، فرزند امام كتاب دوخته شده بزرگى را آورد، امام كتاب را گشود و
در آن نظر انداخت تا مسئله را يافت، سپس فرمود: اين خط على (ع) و املاى پيامبر (ص)
است و رو به حكم كرد و گفت: «ابا محمد، تو و سلمه و ابو المقدام به هر جا كه مىخواهيد
برويد و چب و راست بگرديد. به خدا سوگند! نزد هيچ قومى كه جبرئيل بر آنان نازلشده
باشد، علمى موثق تر از اين نخواهيد يافت. (4)
بسيارى روايات ديگر از ائمه
(ع) دراينباره وجود دارد كه در آنها نام «كتاب على» يا «صحيفه» يا «جامعه» آمده و
در همۀ اين روايات از كتاب مذكور چنين تعبير شده است: «كتاب بزرگى است»، يا «صحيفهاى
طولانى كه طول آن هفتاد ذراع است و به املاى پيامبر (ص) و خط على (ع) بوده و هر
حلال و حرامى و هر آنچه مردم بدان نياز دارند، حتى ارش خدش در آن وجود دارد».
اين تعابير دلالت بر آن دارد
كه همۀ اين عناوين، اسم يك كتاب است كه به نامهاى مختلفى از آن تعبير شده است.
قطعهاى از اصل اين املاها به
فضل خدا تا به امروز محفوظ مانده و شيخ صدوق آن را در مجلس شصت و ششم از كتاب
امالى آورده است. اين قطعه كه مشتمل بر بسيارى از آداب و سنن و احكام حلال و حرام
است، نزديك به سيصد سطر است. صدوق اين قطعه را با اسناد خود از امام صادق (ع) و او
از پدران بزرگوار خود روايت كرده است.
امام صادق (ع) در پايان اين
قطعه فرموده است: او اين بخش را از كتابى كه به املاى پيامبر (ص) و خط على (ع)
است، گرد آوردهام. (5)
حاصل سخن آنكه: عصر پيامبر
(ص)، عصر تشريع اسلامى و تكميل شريعت بود و آن حضرت كار تبليغ قرآن و گرد آورى و
تدوين آن، نيز صدور سنت شريف و گرد آورى و تدوين آن را به اتمام رساند. تأليف
اسلامى در حوزۀ تشريع در اين عصر شريف، آغاز شد و عمده اين كار و اساس آن از
جانب امام على (ع) صورت گرفت.
عصر تبيين نص و پاسدارى از آن
- عصر ائمه (ع):
اين عصر پس از رحلت پيامبر
(ص) در سال يازدهم هجرى آغاز شد و تا عصر غيبت كبرى در سال 329 هجرى امتداد يافت.
ائمۀ اهل بيت (ع) در اين
مدت به تبيين دين حنيف و شريعت الهى پرداختند كه خداوند سبحان به صورت تمام و كامل
بر پيامبر اكرم (ص) فرو فرستاد بود و پيامبر (ص) نيز آن را بهطور كامل و رسا به
برادر و جانشين خود امير المؤمنين على بن ابىطالب (ع) آموخت و از طريق امير
المؤمنين به ائمۀ بعدى انتقال يافت تا دين را از آفت تحريف و بازيچه شدن به دست
بدعتگذاران مصون نگه دارند و در كنار كتاب كريم، ميزان حق و پناه خلق باشند.
اميرالمؤمنين (ع) در اين باره
در پاسخ كسى كه در مورد احاديث اهل بدعت و اختلاف مردم در احاديث، از او سؤال كرده
بود، مىفرمايد:
آنچه در دست مردم است آميزهاى
است از حق و باطل و راست و دروغ و ناسخ و منسوخ و عام و خاص و محكم و متشابه و
اصيل و بىپايه. در زمان حيات