responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 302

پيامبر گاهى دروغ به او بسته مى‌شد، تا آنجا كه خود آن حضرت در خطبه‌اى فرمود: «هركس عمداً بر من دروغ ببندد، جايگاه خود را در آتش آماده كرده است». آنان كه حديث را براى تو نقل مى‌كنند، چهار دسته‌اند و پنجمى وجود ندارد:

دسته‌اى منافقند كه اظهار ايمان مى‌كنند و به‌ظاهر خود را مسلمان مى‌نمايانند، اما از هيچ گناهى رويگردان نيستند و باك ندارد. اينان به عمد بر رسول خدا (ص) دروغ مى‌بندند.

اگر مردم بدانند كه اينان منافق و دروغگو هستند، حديث آنان را نمى‌پذيرند و سخنانشان را راست نمى‌شمارند. اما مردم كه از باطن اين‌گونه افراد بى اطلاعند، مى‌گويند: او از اصحاب پيامبر بوده، پيامبر را ديده و سخن او را شنيده و از او تعليم گرفته است، بنابراين، حديث او را مى‌پذيرند. خداوند هر آنچه گفتنى بود درباه منافقان به تو گفت و وصفشان را آنچنان كه هستند، براى تو بيان كرد. اما منافقان، پس از پيامبر نيز باقى ماندند و خود را با دروغ و فريب به زمامداران ضلالت و دعوت‌كنندگان به آتش، نزديك كردند و ايشان نيز كارها را به آنان سپردند و حاكم بر مردم ساختند و به وسيلۀ آنان به دنيا خوارى پرداختند. مردم، همراه فرمانروايان و دنيا هستند، مگر كسانى كه خداوند آنان را حفظ كند؛

- دستۀ ديگر كسانى هستند كه سخنى از پيامبر شنيدند، ولى آن را چنانكه بايد، فرا نگرفته و در آن به خطا افتادند و تعمد در دروغ ندارند. اينان آنچه را شنيدند روايت كرده و به آن عمل مى‌كنند و مى‌گويند:

اين سخن را از رسول خدا شنيديم. اگر مسلمانان بدانند كه اينان در اين سخن، به اشتباه رفته‌اند، سخنشان را نمى‌پذيرند و اگر خود اين افراد نيز بدانند در اشتباهند، دست از اين سخن بر مى‌دارند؛

- دستۀ سوم، كسانى هستند كه از پيامبر شنيدند كه به كارى فرمان مى‌داد، اما سپس پيامبر از آن كار نهى كرد، ولى اينان از نهى پيامبر آگاه نشدند، يا از پيامبر شنيدند كه از كارى نهى مى‌كرد، سپس به أن كار فرمان داد، ولى اينان از امر پيامبر آگاه نشدند. از اين رو اينان سخن منسوخ را حفظ كردند، ولى ناسخ را حفظ نكردند اگر بدانند كه آن سخن منسوخ شده است، أن را ترك مى‌كنند. اگر مسلمانانى كه اين سخن را از اينان شنيدند بدانند كه منسوخ است، آن را ترك خواهند كرد؛

- دستۀ چهارم كسانى هستند كه بر خدا و پيامبر دروغ نمى‌بندند و از خوف خدا و به جهت تعظيم پيامبر (ص) كذب را منفور مى‌دارند، نيز در حفظ سخن خطا نمى‌كنند و آن را چنان‌كه هست حفظ مى‌كنند و همان‌گونه كه شنيدند، بدون كم و زياد نقل مى‌كنند.

اينان، ناسخ را حفظ كرده و به آن عمل مى‌كنند و منسوخ را نيز حفظ كرده و از آن اجتناب مى‌ورزند و عام و خاص و محكم و متشابه را مى‌شناسند و هريك را در جاى خود قرار مى‌دهند.

گاهى سخنى از پيامبر هست كه دو وجه دارد، سخنى خاص است و سخنى عام. كسى اين سخن را از پيامبر شنيده كه مقصود خداى سبحان و پيامبر (ص) را از اين سخن نميداند. او اين سخن را مى‌شنود و بى آنكه معنايش را بداند و مقصود آن را بشناسد و از وجه صدور آن آگاه باشد، آن را بر معنايى حمل مى‌كند. همۀ اصحاب پيامبر آنگونه نبودند كه چيزى را از پيامبر بپرسند و فهم معناى آن را از او بخواهند، حتى دوست داشتند عربى بيابانى و دور افتاده بيايد و از پيامبر چيزى بپرسد و آنان بشنوند. اما هيچ چيزى بر ذهن من نمى‌گذشت، مگر آنكه از پيامبر مى‌پرسيدم و حفظ مى‌كردم. اين است علت اختلاف مردم و پريشانى شان در روايات. (6)

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 302
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست