پس از آنكه اصول چهارصدگانه
در مجموعههاى روايى گرد آورى شد، رغبت به استنساخ اصل آنها كاهش يافت؛ زيرا
استفاده از آنها دشوار بود، از اين رو نسخههاى آنها كمياب شد و نسخههاى قديمى
نيز تدريجاً از ميان رفت. سر آغاز تلف شدن نسخههاى اصول، چنانكه در معجم البلدان
آمده، واقعۀ به آتش كشيدن محله كرخ بغداد بود كه هنگام و رود طغرل بيگ - سرسلسلۀ
شاهان سلجوقى - به بغداد در سال 448 ه - اتفاق افتاد و هر آنچه از نسخههاى اين كتب
در كتابخانۀ شاپور كرخ موجود بود، سوخت. اين واقعه بعد از تأليف كتابهاى تهذيب
و استبصار شيخ طوسى و گرد آورى اصول در دو كتاب ياد شده بود، نسخههاى اصول، منبع
اين دو كتاب هستند. شيخ طوسى، پس از آن تاريخ از كرخ مهاجرت كرد و به نجف اشرف آمد
و اين شهر را مركز علوم دينى قرار داد و دوازده سال بعد در سال 460 ه در همانجا
وفات يافت. اكثر اصول به صورت اوليۀ خود تا زمان محمد بن ادريس حلّى باقى
ماندند و او از بخشى از آنها، مستطرفات كتاب سرائر را استخراج كرد.
برخى از اصول نزد سيد رضى
الدين على بن طاووس متوفاى سال 664 نيز موجود بود و او در كتاب كشف المحجۀ از
آنها نام مىبرد و تصانيف خود را از انها نقل مىكند. از آن پس، تلف شدن تدريجى و
كمياب شدن نسخههاى اصلى اصول ادامه يافت، تا به زمان ما رسيد كه وضع آن چنان است
كه مىبينيم. شايد در گوشه و كنار دنيا نسخههايى از آنها وجود باشد، كه از آن خبر
نداريم، و اللّه العالم.
عمده كتابهاى اصول در چهار
مجموعۀ بزرگ حديثى: كافى، من لا يحضره الفقيه، تهذيب و استبصار گرد آورى شده
است. اين مجموعههاى حديثى، حجم بزرگى از احاديث احكام را در بر دارند كه همۀ
اين احكام از پيامبر (ص) يا ائمه معصوم صادر شده است: در كافى 16199 حديث، در تهذيب
13590 حديث، در من لا يحضره الفقيه 5963 حديث و در استبصار 5511 حديث آمده است.
وجود چنين حجمى از احاديث احكام، از امتيازات فقه اهل بيت (ع) است.
پس از آن، در سده يازدهم، شيح
حرّ عاملى، همه احاديث احكام كتب اربعه و ديگر كتابها و اصولى را كه بدان دسترسى
داشت، در دايره المعارف حديثى بى نظير وسائل الشيعه، گرد آورى كرد كه در مجموع
35850 حديث را دربر دارد.
سپس ميرزا حسين نورى، با
استدراك كار نويسنده وسايل، ديگر احاديث مربوط به احكام را كه در ساير كتابهاى
حديثى يافته بود، در مستدرك الوسائل گرد آورى كرد كه بالغ بر 23000 حديث است. به
اين ترتيب، مجموع روايات اين دو مجموعه، نزديك به شصت هزار حديث است كه همه مربوط
به احكام فرعى فقهى هستند. نظير اين كار در هيچ مذهب ديگرى يافت نميشود.
با پايان گرفتن اين عصر - عصر
صدور بيان شرعى - در سال 329 ه كه ارتباط با امام معصوم و اخذ علم و حديث از او به
صورت مستقيم يا غير مستقيم و از راه يكى از سفرا يا وكلاى او ممكن بود، عصر دوم
فقه، يعنى عصر فقه اجتهادى آغاز شد.
مناسب است اشاره شود كه فقاهت
در عصر اوّل - عصر صدور - امتيازات و ويژگىهايى متفاوت با عصر دوم داشت. در اينجا
به اهم اين امتيازات و ويژگىها اشاره مىكنيم:
1 - ثبوت امامت عظمى و ولايت
كبرى براى پيامبر اكرم (ص) و پس از او براى ائمه (ع) و حضور ايشان در اين عصر. به
حكم آيۀ كريمه(أَطِيعُوا اَللّهَ وَ
أَطِيعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِي اَلْأَمْرِ مِنْكُمْ)(14)
اطاعت از ايشان و رجوع به آنان در همۀ امور و عمل به گفتار آنان، بر همۀ
مردم