responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 313

است؛ اين كتاب به بررسى و جست‌وجوى قانون‌هاى بنيادى جامعه مى‌پردازد. كتاب جمهورى به بررسى شهر يا كشور و چگونگى ادارۀ آن مى‌پردازد. نظريۀ سياسى ارسطو در كتاب سياست يا پوليتيكا آمده است. ارسطو در اين كتاب بهترين شيوه زمامدارى را زمامدارى فردى بر پايۀ پادشاهى دانسته است كه به دور از خودكامگى باشد. ارسطو، همچنين حكومت مردم‌سالارى را مورد سرزنش قرار داده است، چرا كه در اين حكومت زمام كارها به دست مردم فريبان است و سود همگان در نظر نيست. ارسطو، در اين كتاب به ذكر نمونه‌هايى از حكومت اسپارت و كرت و كارتاژ مى‌پردازد و به سنجش نيك و بد آنها برمى‌آيد و بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه هر حكومتى را بايد با توجه به شرايط ويژه آن جامعه، بررسى كرد و درباره آن داورى كرد. فلسفه سياست روم بيشتر از نوشته‌هاى فلسفى سيسرو در باب سياست مايه مى‌گيرد.

از مهم‌ترين فيلسوفان مسلمان كه به فلسفۀ سياست پرداختند، مى‌توان ابونصر فارابى، پورسينا، ابن رشد و ابن خلدون را نام برد. اصطلاحات فلسفۀ سياست در اسلام، عموما از قرآن برداشته مى‌شد.

در قرون وسطى، مسئلۀ مدينۀ فاضله دوباره مورد توجه قرار گرفت؛ فارابى در كتاب آراى اهل مدينۀ فاضله درباره رييس آرمانشهر به بحث پرداخته است. وى مدينه فاضله را به بدنى مانند كرده است كه همه اندام‌هاى آن، كار خود را به درستى انجام داده و با يك ديگر هماهنگ و سازگار هستند، بنابراين در مدينه فاضلۀ فارابى فرماندهى و فرمانبرى در كار است. فارابى، همچنين به شرح جامعه‌هايى كه روبه‌روى مدينۀ فاضله اند، پرداخته و آن‌ها را به نام‌هايى چون مدينه جاهله، مدينۀ فاسقه، مدينۀ ضاله و مدينۀ متبدله شناخته است.

دانشمند مسلمان سده چهاردهم، ابن خلدون يكى ديگر از فيلسوفان علم سياست در جهان اسلام به شمار مى‌رود. او در رساله‌اى كه دربارۀ حكومت نوشته است، جامعۀ خوب را شرط پيشرفت معنوى آدمى مى‌داند و از رستگارى مردم در جامعه‌هاى خوب و تباهى مردم در جامعه‌هاى گمراه سخن به ميان آورده است.

فلسفۀ سياست در جهان اسلام، به قرون وسطى محدود نشد، بلكه در قرون جديد نيز ادامه يافت. با ظهور بنيادگرايى اسلامى، نظريات سياسى اسلام نيز دوباره مورد توجه قرار گرفت. سيد جمال الدين اسدآبادى، محمد عبده، على شريعتى و روح اللّه خمينى از مهم‌ترين افرادى بودند كه به بيان اصول سياسى اسلام در سده‌هاى اخير پرداختند.


منبع

فقه سياسى 20/10.

فلسفه فقه

فلسفۀ فقه به مرحلۀ پيش از فقه مى‌نگرد و چرايى احكامى را كه فقيه توسط اصول فقه آن را استكشاف مى‌كند، بيان خواهد كرد و به همين لحاظ فلسفۀ فقه در تراز اصول فقه عهده‌دار جنبۀ ثبوتى احكام است چنانكه اصول فقه، فقيه را در علل اثباتى كمك مى‌رساند.

مسائلى چون اهداف فقه، تعيين قلمروى فقه، نياز به شريعت، ميزان انتظار از شريعت و نظاير آن، هر چند كه در فقه و اصول فقه بيان نميشوند، اما از نتايج بحث‌هاى مربوط به فلسفۀ فقه به معناى فلسفۀ احكام است؛ زيرا با تبيين صحيح و دقيق قلمرو مصالح و مفاسد در محدوده شريعت، مسائل نامبرده يكى پس از ديگرى روشن و مشخص خواهند شد. موضوع و محور اصلى فلسفۀ فقه، همان علل الشرايع و يا فلسفۀ احكام است كه در فقه شيعه به دلايل عدم اعتبار و نقش علل

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 313
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست