(أَ فَغَيْرَ دِينِ
اَللّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ طَوْعاً
وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ):
«آيا كافران، دينى غير دين خدا مىطلبيدند و حالآنكه هركه در آسمانها و زمين است
لاجرم فرمانبردار خدا است و همه به سوى او باز خواهند گشت». (1)
پس قرآن كريم با بيان شيوا و
رسا مىكوشد، تا بشر را آگاه و حاكميت الهى را با پذيرش انسانها برقرار كند، و
اربابان زر و زور را از حاكميت بر جوامع آنها بزدايد، و تنها راه اصلاح زندگى بشر
را برقرارى حاكميت و ربوبيت الله و زدودن سلطۀ انسانها بر يكديگر مىداند. خداوند
بشر را براى رحمت و زندگى جاودان آفريده، و براى سير تكاملى او به سوى هدف نهايى
اش برنامه و نظام جامعى مقرر فرموده است، و انسانهايى را از ميان آنان به عنوان
پيامبر برانگيخته، تا به وسيلۀ آنان برنامه و قانون خود را ارسال و ابلاغ كند،
تا زندگى در سايۀ عدالت و قسط براى افراد بشر فراهم شود، در سوره حديد مىفرمايد:(لَقَدْ
أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ اَلْكِتابَ وَ
اَلْمِيزانَ لِيَقُومَ اَلنّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا اَلْحَدِيدَ فِيهِ
بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ):
«همانا پيامبران خود را با
ادله و معجزات (به خلق) فرستاديم و برايشان كتاب و ميزان عدل نازل كرديم، تا مردم
به راستى و عدالت گردآيند و آهن (و ديگر فلزات) را كه در آن هم سختى و كارزار و
نيز منافع بسيار بر مردم است براى حفظ عدالت آفريديم». (2)
بنابراين، قرآن با تعبيرات و
بيانات گوناگون انسان را دعوت مىكند كه اساس زندگى خود را مطابق احكام دين و
مقررات الهى بنا كند؛ و از پيروان اسلام مؤكدا مىخواهد براى دفاع از دين و مقررات
الهى به پا خيزند و با آنهايى كه قصد دارند زندگى انسانها را به فساد بكشند و خود
را قيم، مربى و مصلح جلوه دهند، و جوامع انسانى را براى نيل به اهداف پست و پليد
خود استثمار كنند، مبارزه كنند. و چنانچه انسان نظام زندگى اختيارى خود را با نظام
تكوينى وجودش هماهنگ كند، يعنى در زندگى فردى و اجتماعى تابع نظام و مقررات همان
ناظم و خالق حقيقىاش باشد، به طور كامل به اهداف وجودى و كمالات انسانيش نائل مىشود.
قرآن مجيد براى جلب توجه انسان به اين نكتۀ حياتى مىفرمايد:(وَ
هُوَ اَلَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ اَلسَّمْعَ وَ اَلْأَبْصارَ وَ
اَلْأَفْئِدَةَ)»: «و اوست خدايى كه براى شما بندگان گوش
و چشم و قلب آفريد» (3) (يعنى ابزار حيات و ادامۀ آن را كه دستگاه شنوايى و
بينايى و نيروى فكر و ادراك است، به تو عطا فرمود)، و در جاى ديگر مىفرمايد:(وَ
مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا
إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً):
«و باز يكى از آيات لطف الهى اين است كه براى شما از جنس خودتان جفتى بيافريد كه
در بر او آرامش يافته، با هم انس گيريد و ميان شما رأفت و مهربانى برقرار فرمود».
(4) و باز مىفرمايد:(وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ
سُباتاً): «و خواب را براى شما مايۀ قوام حيات و استراحت قرار داديم».
(5) و نيز فرموده است:(هُوَ اَلَّذِي خَلَقَ
لَكُمْ ما فِي اَلْأَرْضِ جَمِيعاً): «او خدايى است كه همۀ
موجودات زمين را براى شما خلق كرد». (6) و در جاى ديگر مىفرمايد:(رَبُّنَا
اَلَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى)»:
«خداى ما آن كسى است كه او همۀ موجودات عالم را نعمت وجود بخشيده، سپس به
راه كمالش هدايت كرده است». (7)
نظير اين آيات در قرآن بسيار
است، كه تأمين همۀ وسايل و ابزار حيات براى انسان را متذكر مىشود و اينكه او
را آفريده و خود به نيازمنديهايش آگاهى كامل دارد و آنها را به او يادآورى و برايش
فراهم مىكند، و اينها همه در زندگى تكوينى و غير أختيارى انسان است.
اما در مورد تعيين نظام و
برنامظه زندگى اختيارى، بشر