مسلمانان اطمينان مىدهد كه
اگر متعهدين مقاصد شومى را در سر بپرورانند، خداوند جامعۀ اسلامى را تا سرحد
پيروزى تأييد خواهد كرد.
(وَ إِنْ يُرِيدُوا
أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اَللّهُ هُوَ اَلَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ
بِالْمُؤْمِنِينَ)(4) (اى پيامبر اگر
آنان كه با تو از در صلح مىآيند قصد فريب ترا داشته باشند، ترا خدا كافى است.
اوست كه ترا به پيروى خويش و به كمك مردان با ايمان يارى داد).
اكنون كه با منطق قرآن در
زمينۀ لزوم استقبال شرايط صلح و همزيستى در روابط بين المللى آشنا شديم، به اين
فراز از منشور جاودانى على عليه السلام نيز بايد توجه نمود:
«هيچگونه صلحى را كه دشمن ترا
به سوى آن مىخواند و رضايت خداوند در آن است رد نكن، زيرا در شرايط و زمان صلح
است كه نيروهاى تو آمادگى بيشترى مىيابند و تو از نگرانىها آسودهخاطر مىشوى و
كشور تو در امنيت به سر مىبرد». (5 و 6)
راهبرد دعوت از اصول مسلم و
مورد اتفاق (1) و حتى از ضروريات شريعت همچون ضرورى بودن اصل جهاد است كه در جهاد،
قبل از انجام هر نوع عمليات رزمى ابتدا بايد دشمن توجيه شود و به توافق به جاى جنگ
فرا خوانده شود و تمامى راههاى كه توافق بر آنها موجب حذف جنگ مىشود به دشمن
ارائه شود.
دعوت تنها به معناى ابلاغ
اسلام و عرضه كردن دين اسلام با روشهايى كه در آيۀ(اُدْعُ
إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ اَلْمَوْعِظَةِ اَلْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ
بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ)(2) آمده است، نيست
بلكه دعوت شامل آگاه كردن دشمن و توجيه نيروهاى رزمندهاى كه احيانا نا آگاهانه به
جبهه آمدهاند و يا به اجبار راهى جبهه شدهاند نيز مىشود.
دعوت چنانكه در سيرۀ نبوى
نيز آمده است مىتواند به صورت پيشنهاد قرارداد و هر نوع توافق مشروع و منتهى به متاركۀ
جنگ باشد.
البته قابل ترديد نيست كه از
ميان مراحل و شيوههاى مختلف دعوت دشمن، توجيه منطقى و استدلالى مبانى دينى و ارائۀ
براهين متقن و نيز خيرخواهى هاى صادقانه و مستند و دلنشين نسبت به شرايط و مواضعى
كه دشمن دارد و تقديم راهحلهاى بهتر و سودمندتر و همچنين مجادله از راه بهرهگيرى
از معتقدات و مقبولات دشمن، مىتواند كارآمدى بيشتر و نقش عمده ترى را در رسيدن به
اهداف جهاد داشته باشد. اما همين بخش از راهبرد دعوت نبايد به معناى انحصار تلقى
شود. چهبسا مصاديق ديگر دعوت مانند پيشنهاد قرارداد ذمه به اهل كتاب و قرارداد
مهادنه به ديگر دشمنان در شرايط خاصى، كارآمدتر و سودمندتر و مؤثرتر باشد.
با وجود اين مىتوان گفت كه
تمامى مصاديق دعوت به جز دعوت با برهان و دعوت با جدل قابل درج در بخش دوم دعوت در
آيه شريفه يعنى(وَ اَلْمَوْعِظَةِ اَلْحَسَنَةِ)است
و هيج كدام از موارد دعوت را نميتوان يافت كه خيرخواهانه و نصح آميز نباشد.
مفاد اصل دعوت و مقدم بودن آن
بر عمليات رزمى در جهاد اسلامى لزوم تلاش گسترده در سطح جهانى براى ارائه و تفهيم
اهداف و تعاليم شريعت اسلام و ميزان كارآمدى اين دين الهى در تأمين زندگى مطلوب
فردى، اجتماعى و بين المللى است.
اگر دعوت با برنامهريزى درست
و متناسب با شرايط زمان و اوضاع حاكم بر زندگى ملتهاى مختلف جهان