«دار الندوه» در نظام سياسى
مكه نقش مهمى را در تصميمگيرىهاى مهم داشت و رياست آن را سران قريش برعهده
داشتند. در اين مركز كه حكم پارلمان را داشت، سران قبائل اجتماع مىكردند و دربارۀ
كارهاى مهم به مشورت مىپرداختند. عضويت در اجتماعات دار الندوه شرايط خاص داشت و سن
آنها نبايد از 40 كمتر مىبود.
در كنار نهاد اجرايى و نهاد
تصميمگيرى، نوعى نهاد قضايى نيز در ميان قبايل عرب وجود داشت كه بيشتر به صورت
حكميت انجام مىشد. بهطور مثال، حكميت در ميان قريش براى حل و فصل اختلافات،
برعهده طايفۀ «بنى سهم» بود و نيز طايفۀ «خزاعه» اين مسئوليت را قبل از
طايفۀ بنى سهم برعهده داشته است.
در دورانى كه قبيلۀ «جرهم»
بر مكه حكومت مىكرد، براى حفظ حقوق افراد و كمك به مظلومان و نيز تنظيم روابط قبايل،
پيمانى به نام «حلف الفضول» منعقد كردند كه سالها پناهگاه افتادگان و مظلومان
بود. حلف الفضول، خود نوعى منشور حقوق بشر بودكه از حقوق ستمديدگان و ضعيفان دفاع
مىكرد. اين پيمان را بدان جهت فضول ناميدند كه بنيانگذاران آن ابتدا چهار نفر
بودند كه نام اول اسم همۀ آنها فضل بوده است. بعدها هرنوع منشور و پيمانى را
كه در رابطه با دفاع از حقوق ضعفا و ستمديدگان به وجود مىآمد، پيمان فضول مىناميدند.
پيامبر اسلام قبل از بعثت، در
دوران جوانى، در يكى از اين پيمانها شركت كرد و از آن خاطره بارها به نيكى ياد مىكرد
و مىگفت: در خانۀ «عبدالله جدعان» شاهد پيمانى بودم كه اگر حالا (بعد از بعثت)
مرا به آن دعوت مىكردند، اجابت مىكردم: لقد شهدت فى دار عبد
الله بن جدعان حلفاً لودعيت به فى الاسلام لاجبت.
اقتدار و ثبات سياسى مكه تا
آن حد بود كه باوجود كشمكشها و جنگهاى قبايل عرب، كاروانهاى تجارتى قريش با
امنيت و اطمينان در سراسر جزيرة العرب رفت و آمد مىكردند و كسى متعرض كاروانهاى
قريش نميشد. سفرهاى زمستانى اغلب به سوى يمن و تجارت تابستانى به سوى شام بود.
به تدريج مركزيت دينى و
تجارتى مكه به مركزيت سياسى تبديل شد و مكه شاهد ملاقاتها و انعقاد پيمانها بين
سران و نمايندگان قبايل عرب بود.
منبع
فقه سياسى 149/3-148،
146-145، 143-142 و 152-149.
قتال
در قرآن به جز واژۀ جهاد
از كلماتى چون قتال و حرب نيز كه به معناى درگيرى نظامى است، استفاده شده است. ولى
بيشترين موارد بهكارگيرى اين واژهها عمليات نظامى و تهاجمى كفار و كسانى است كه
فاقد انگيزۀ معنوى و انسانى و الهى بوده و جنبۀ ضدارزشى داشته و در مواردى
كه اين دو واژه به مفهوم جهاد به كار گرفتهشده، همواره با قيد «فى سبيل» همراه بوده
است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 58/5.
قدرت سياسى
قدرت كه روح رژيم سياسى است
از تشكيل جامعه سياسى نشأت مىگيرد و بدون جامعۀ وجود خارجى ندارد. پس از تشكيل
جامعه سياسى و تقسيم آن به دو گروه فرمانروا و فرمانبر، قدرت سياسى در اختيار گروه