قواعد رفع تكليف عبارت از يك
سلسله اصول كلى است كه در شريعت اسلام به منظور ترخيص از تكاليف و رفع مسئوليت
آمده و هدف از آنها امتنان بر انسان مكلف و تسهيل در امور زندگى است. در حديث
معروف به حديث رفع، 9 مورد از اين اصول كلى بيان شده كه عبارتند از خطا، نسيان،
اكراه، جهل، غير مقدور، موارد اضطرار، حسد، بددلى، وسوسه. (1)
1. اصل اباحه و اصل برائت
اصل اباحه به مفهوم نفى حكم
الزامى و اصل برائت به معناى نفى مسئوليت در موارد شك در حكم و مسئوليت بيانگر يك
مبناى كلى در حقوق عمومى است.
مبنايى كه براساس آن آحاد
جامعه از آزادى عمل و احساس فراغ از مسئوليت برخوردار و راه زندگى بر مبناى خواستههاى
عقلانى و مصلحت گرايانه مشترك هموار و گشوده مىشود.
محدوديتهاى ناشى از تكاليف
قانونى و مسئوليتهاى قهرى، هرچند براى زندگى هوشمندانه و مدنى سودمند است و نظم
را در جامعه استقرار مىبخشد اما به همان اندازه كه مفيد است موجب تنگناهايى است
كه گاه فرد و جامعه را دچار اختناق و بحران عقلانيت مىكند، وجود اصل اباحه و اصل
برائت در فقه و حقوق اسلامى دريچه اطمينانى است بر اين تنگناهاى بحران زا كه جامعه
را در خلاصى از محدوديتها و مسئوليتهاى دست و پاگير و احيانا اختناق آور نجات مىدهد
و عرصههاى زيادى را در جامعه براى آزادى عمل مىگشايد؛
2. قاعدۀ اشتراط قدرت
در تكليف
هر انسانى فقط به ميزانى
مسئوليت پذير است كه امكان و قدرت انجام آن را دارد و اين خود يك حق عمومى است كه
بايد در قانونگذارى و اجراى قوانين مدنظر قرار گيرد.
قاعده اشتراط قدرت در فعليت
تكاليف و مسئوليتها در فقه و حقوق اسلامى كه بر مبناى آيۀ:
(لا يُكَلِّفُ اَللّهُ
نَفْساً إِلاّ وُسْعَها)تقرير يافته است مبين
اين بخش از حقوق عمومى است.