و نتايج و خصوصيات رهبرى و
مشخصات كلى حاميان به دقت بررسى شود، تا بتوان قبول و يا رد آن حركت را در رابطۀ
با راه و شيوه تفكر سياسى اهل بيت (ع) به دست آورد.
يكى از اين حركتها انقلاب
اسلامى ايران به رهبرى حضرت امام خمينى قدس سره و تأسيس جمهورى اسلامى و تداوم آن
و تلاش در استقرار و گسترش و تعميم آن تاظهور حضرت مهدى عجل اللّه تعالى فرجه
الشريف است كه بايد در مقايسۀ با اين روايات، حكم آن را استنتاج كرد.
اكنون قبل از هرگونه
پيشداورى، بخشى از اين روايات را كه در زمينۀ تأييد حركتهاى سياسى و نظامى عصر
ائمه (ع) آمده، نقل مىكنيم و آنگاه در مقايسه با روايات گذشته مفاد آن را بررسى
مىكنيم:
1. رواياتى كه در تأييد قيام
زيد بن على وارد شده كه او براى شكستن قدرت منسجم طاغوت بپاخاسته بود (10) و او از
شهداست و روز قيامت وى و يارانش در حالى كه بر گردههاى مردم سوارند، به سوى بهشت
رهسپار مىشوند؛ (11)
2. اين سخن على عليه السلام
را كه فرمود: «ليقوم عند ذلك رجل منا اهلالبيت فانصروه فانه داع الى الحق» (12)
بسيارى حمل بر قيام زيد بن على كردهاند.
در چنين شرايطى يكى از مردان
خاندان ما قيام مىكند، او را يارى دهيد، زيرا او به حق دعوت مىكند؛
3. رواياتى كه نشان مىدهد
ائمه (ع) به كسانى كه در عصرشان برعليه طواغيت زمان قيام مىكردند، كمك مالى مىكردند.
امام صادق (ع) دراينباره فرمود:
«لوددت ان الخارجى من آل محمد
(ص) و على نفقة عياله»، يعنى دوست داشتم بپا شونده از آل محمد
(ص) خروج كند، من مخارج خانواده او را تقبل نمايم؛ (13)
4. محمد بن ادريس، فقيه معروف
در كتاب سرائر از صحيح سيارى نقل مىكند: مردى در حضور امام صادق (ع) سخن از قيام
به ميان آورد و از خروج كسانى كه از دوستداران اهل بيت قيام مىكنند، سئوال كرد و
حضرت فرمود: لا زال انا و شيعتى بخير ما خرج الخارجى من آل محمد (ص) ماداميكه افرادى
از آل پيامبر (ص) خروج كنند من و شيعيان من در خير و سلامت هستيم. (14)
منابع
1 - مستدرك الوسائل 248/2؛ 2
- وسائل الشيعه 37/11؛ 3 - وسائل الشيعه 38/11؛ 4 - روضه كافى / 297، 5 - وسائل
الشيعه 41/11-36 و مستدرك 248/2؛ 6 - وسائل الشيعه / 35 و 38؛ 7 - وسائل الشيعه
36/11؛ 8 - وسائل الشيعه 37/11؛ 9 - وسائل الشيعه 36/11، 38، 39، 41؛ 10 - وسائل
الشيعه، 36/11؛ 11 - بحارالانوار، 66/46؛ 12 - شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد،
خطبه 35؛ 13 - وسائل الشيعه، 39/11؛ 14 - فقه سياسى 194/6-189.
[«ك»]
كابينه
به مجموعۀ وزرا و رييس دولت
كابينه گفته مىشود كه در مقابل مجلس و پارلمان مسئوليت سياسى مشترك دارند. رييس كابينه
را نخستوزير، صدراعظم، رييس الوزرا و رييس جمهور هم مىگويند. گزينش اعضاى كابينه
بر عهدۀ رييس دولت است. از آنجا كه اعضاى كابينه بايد بر حسب طبيعت كار و
مسئوليت مشترك و الزام به هماهنگى، جسم يكپارچهاى باشند منطق حكم مىكند كه رييس
دولت قادر باشد هنگام جست و جو و گزينش علاوه بر رعايت اصل تناسب دانش و تجربۀ
آنان با مسئوليت واگذار شده، هماهنگ بودن هركدام از وزرا را با مجموعۀ كابينه
مدنظر قرار دهد، بلكه ناگزير است احتمال مقبوليت آنان را در مجلس نيز ملحوظ داشته باشد،
تا در هنگام معرفى كابينه، مواجه با مخالفت