برپايۀ اصول عقايد كالوين، بنا شده و پيروان آن معتقدند كه عيسى مسيح برحسب پيش‌گويى‌هاى عهد عتيق از مريم باكره متولد و سپس مصلوب و مدفون شد.

كليساهاى انجيلى در ايران سه زبان عبادتى جداگانه دارند و هريك از آنها داراى تشكيلات كليسايى مخصوص به خود هستند اين سه گروه عبارتند از:

الف - كليساى انجيلى آشورى زبانان؛

ب - كليساى انجيلى ارمنى زبانان؛

ج - كليساى انجيلى فارسى زبانان.

2. كليساى اسقفى ايران (انگليكان): دايره اسقفى كه فعاليت خود را از سده نوزده در ايران آغاز كرد، به خداى واحد حقيقى، پدر، پسر و روح القدس، تولد مسيح از مريم باكره، مصلوب شدن و قيام مسيح و صعودش به آسمان و بازگشت دوبارۀ او، روزه‌دارى، وجود گناه و لزوم توبه به نام عيسى مسيح و تعميد اطفال اعتقاد دارد؛

3. كليساى جماعت ربانى (پنطيكاست): اين كليسا در سال (1985) در ايران تأسيس شد و از همان ابتداى امر به شوراى عمومى جماعت ربانى ايالات متحدۀ آمريكا وابسته بود؛

4. كليساى ادونتيستهاى روز هفتم ايران: اين كليسا در سال (1911) در ايران تأسيس شد و پيروان آن فرقه‌اى از مسيحيان پروتستان هستند كه روز هفتم را تعطيل مى‌كنند و در ضمن با كليساى انجيلى در ايران همكارى نزديك دارند.

منبع

فقه سياسى 429/10-427.

كليساى كاتوليك

جامعۀ كاتوليك زير نظر يك شوراى اسقفى اداره مى‌شود كه 13 كشيش دارد و شامل سه جمعيت مشخصۀ زير است كه به اجمال به آن پرداخته مى‌شود.

1. جامعۀ كاتوليك ارمنى: قدمت اين كليسا در ايران به چهار سده قبل، يعنى دوران حكومت صفويه مى‌رسد كه از ميسيونرهاى جوامع دينى كاتوليك، برنامه‌هاى تبليغى و ميسيونرى خود را در بين ارامنۀ ايرانى آغاز كردند؛

2. جامعۀ كاتوليك آشورى كلدانى: هم‌اينك اين كليسا با رعايت تمام اعتقاد كاتوليكى، تنها در انجام مراسم عبادى خود با ديگر جوامع كاتوليك تفاوت دارد؛

3. جامعۀ كاتوليك لاتين: اين كليسا بيشتر به اتباع خارجى اختصاص داشت كه در حين مأموريت، جهت انجام مراسم دينى به تأسيس كليسا مبادرت كردند و سابقۀ آن به سال 1630 م باز مى‌گردد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منبع

فقه سياسى 427/10-426.

كمونيسم

از سال 1840 ميلادى به بعد كه اطلاح كمونيسم در زبان روزمره معمول شده، معانى مختلفى به خود گرفته است. كمونيسم در فرهنگ لغت به معناى آيين اشتراكى، مسلك اشتراكى، مرام و مسلكى كه هدف آن الغاى مالكيت شخصى و از بين بردن اصول سرمايه‌دارى است، آمده است. و به كسيكه پيرو آيين اشتراكى و پيرو كمونيسم است، كمونيست گويند. (1)

كمونيسم به شكل شناخته‌شده اشبه طور معمول يك فرآيند كشمكش طبقاتى و مبارزه انقلابى است، كه به پيروزى پرولتاريا و استقرار يك جامعۀ بدون طبقۀ سوسياليست منجر مى‌شود كه در آن مالكيت خصوصى لغو شده است و وسايل توليد و معيشت به اجتماع تعلق دارد. (2)

مفهوم كمونيسم از تاريخى طولانى برخوردار است.