بر اين اساس، نظام كمونيستى
سعى دارد كالاهاى توليد شده را بر حسب احتياجات و مصرف افراد توزيع كند و بر اين
شعار تأكيد مىورزد كه هر فردى بهاندازۀ قدرتش كار كند و به ميزان احتياجش
بگيرد.
در نظام كمونيستى، دولت تمامى
امور اقتصادى مربوط به توليد ومصرف را كنترل مىكند و آزادى را در اين زمينه از
افراد سلب مىكند و همۀ نيروها و امكانات را در خدمت پياده كردن پروژههاى دولتى
به كار مىگيرد.
منابع
1 - فرهنگ فارسى عميد / 165؛
2 - فرهنگ علوم سياسى آكسفورد / 152؛ 3 - دانشنامه سياسى / 261؛ 4 - فرهنگ علوم
سياسى آكسفورد / 153؛ 5 - دانشنامه سياسى / 263؛ 6 - فرهنگ علوم سياسى آكسفورد /
157-156 درآمدى بر فقه سياسى / 280؛ فقه سياسى 1 /
كنترل تسليحات
كنترل تسليحات و خلع سلاح در
اواخر سده 19 و نيمۀ اول سدۀ 20، به ويژه پس از جنگ جهانى دوم، از مباحث
مهم در عرصۀ استراتژيك بوده است. تلاشهايى در اين زمينه و در سه سطح سلاحهاى
هستهاى، غير هستهاى و بيولوژيك و اغلب از سوى سازمان ملل متحد، دو كشور آمريكا و
شوروى سابق و ساير كشورها و سازمانهاى منطقهاى و بين المللى صورت گرفته است.
با اين وصف، هنوز جامعۀ
بشرى شاهد عدم كنترل تسليحات و فقدان خلع سلاح عمومى است. جامعۀ بينالمللى از
ابتداى دستيابى به سلاحهاى هستهاى و متعاقب نخستين انفجار اين نوع بمب، خواستار
توقف توسعه و توليد سلاحهاى هستهاى شد.
خلع سلاح و كنترل تسليحات از
ديرباز به عنوان يكى از ابزارهاى مهم حفظ و تقويت صلح و امنيت بين المللى شناختهشده
است. پيشبينىهاى ميثاق جامعه ملل و منشور ملل متحد در زمينۀ همكارىهاى بين
المللى جهت كنترل تسليحات بيانگر اهميت نقش مجامع بين المللى در ارائه و پيشبرد
طرحهاى مربوط به تنظيم و تهديد تسليحات است. انفجار نخستين بمب هستهاى بر فراز
هيروشيما، كمتر از دو ماه پس از امضاى منشور ملل متحد در در سانفرانسيسكو و آثار
دهشتناك و غيرقابل باور اين حملۀ هستهاى مفاهيم سنتى امنيت، جنگ و تسليحات
را يكسره دگرگون كرد و تقاضاهاى جديدى را براى كنترل تسليحات هستهاى و حفظ و
تحكيم صلح و امنيت بين المللى به وجود آورد.
اختصاص موضوع نخستين بندهاى
مصوبات مجمع عمومى سازمان ملل متحد به مسئلۀ تسليحات هستهاى و ايجاد كميسيون
انرژى اتمى به منظور ارائه پيشنهادهاى مربوط به تضمين استفاده صلحآميز از انرژى اتمى
و حذف تسليحات هستهاى به خوبى نشاندهنده نگرانى جامعۀ جهانى از خطر گسترش
چنين سلاح ويرانگرى است اين خواسته در دوران جنگ سرد به دليل رقابتهاى آمريكا و
شوروى سابق و مسابقۀ تسليحاتى گسترده براى مقابله با يكديگر پاسخ مثبتى در پى
نداشت. در دوران جنگ سرد تنها دستاورد انعقاد معاهدۀ منع گسترش سلاحهاى هستهاى
و امضاى قراردادهاى دوجانبه ميان دو ابرقدرت براى مهار مسابقۀ تسليحاتى بود،
پس از جنگ سرد اين اميد به وجود آمد كه سلاحهاى هستهاى به تدريج جايگاه خود را در
راهبردهاى نظامى از دست خواهند داد. بنابراين تقاضاى فزايندهاى براى نيل به خلع سلاح
هستهاى شكل گرفت.
اما تحولات بعدى كه پس از جنگ
دوم خليج فارس اتفاق افتاد، اين خوشبينى را با ناكامى روبهرو كرد. اين