قوه مقننه به روشهاى گوناگون
بر موجوديت و بر فعاليت قوه مجريه نظارت دارد:
1 - وزرا وقتى صلاحيت و رسميت
مىيابند كه مورد اعتماد اكثريت نمايندگان باشند و هيات وزيران هم پس از تشكيل و
پيش از هر اقدام ديگر و همچنين در دوران تصدى در صورت بروز اختلاف، بايد از مجلس
راى اعتماد بگيرند؛
2 - اعضاى قوه مجريه در مقابل
قوه مقننه مسئولند هر نماينده مىتواند يك وزير و يكچهارم نمايندگان مىتواند
رييسجمهور را مورد سئوال قرار دهند و براى پاسخگويى به مجلس احضار كنند، همچنين
ده نفر از نمايندگان مىتوانند هيات وزيران يا يكى از وزيران و يكسوم نمايندگان،
مى توانند رييسجمهور را استيضاح كنند پس از استيضاح مجلس مىتواند وزراى دولت را
عزل و براى رييس جمهور اعلام رأى عدم كفايت كند؛
3 - مجلس شوراى اسلامى بر
كارهاى دولت نظارت استصوابى و نظارت مالى اعمال مىكند.
قانونگذارى نيز يكى از موارد
مهم نظارت و اقتدار كلى قوه مقننه بر قوه مجريه به شمار مىرود. حدود اختيارات وزرا
را قانون معين مىكند و اعضاى دولت در اجراى قوانين در مقابل مجلس مسئولند.
قوۀ مجريه در مقابل قوه
قضاييه هم مصون نيست و قوه قضاييه بنا به وظيفۀ قانونى خود از اقتدار لازم نسبت
به قوۀ ديگر برخوردار مىباشد:
1 - «قضات دادگاهها مكلفند
از اجراى تصويبنامهها و آييننامههاى دولتى كه مخالف با قوانين و مقررات اسلامى
و يا خارج از اختيارات قوه مجريه است، خوددارى كنند و هركس مىتواند ابطال اينگونه
مقررات را از ديوان عدالت ادارى تقاضا كند.» (اصل يكصد و هفتادم) بنابراين قوه
قضاييه بر مصوبات قوه مجريه اشراف كامل و فعالانه دارد؛
2 - هدف از تاسيس ديوان عدالت
ادارى «رسيدگى به شكايات، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به مأموران واحدها يا آييننامههاى
ادارى و احقاق حقوق آنها: است. ديوان به عنوان بخشى از قوه قضاييه داراى تشكيلات
وسيعى است كه مىتواند از هر جهت قوه مجريه را به محاكمه بكشاند اين اقتدار، دولت
را از مصونيت خارج و حق تظلم و دادخواهى را به مردم مىدهد؛
3 - يكى ديگر از مظاهر اقتدار
قوۀ قضاييه بر مجريه، سازمان بازرسى كل كشو است كه به منظور حسن جريان امور و
اجراى صحيح قوانين در دستگاههاى ادارى به نظارت مىپردازند و با اختيارات قانونى خود
وزارتخانهها و مؤسسات دولتى را پيوسته بازرسى مىكند و تخلفات و نارسايىها و سوء
جريانات مالى و ادارى را اعلام مىكند و تعقيب متخلفان را خواستار مىشود؛
4 - كارگزاران دولت هم از
هيچگونه مصونيتى بر خوردار نيستند، زيرا «رسيدگى به اتهام رييس جمهور و معاونان او
و وزيران در مورد جرائم عادى با اطلاع مجلس شوراى اسلامى در دادگاههاى عمومى
دادگسترى انجام مىشود» (اصل يكصد و چهل قانون اساسى) و ديوان عالى كشور حق محاكمه
رييسجمهور را به دليل تخلف وى از وظايف قانونى داراست.
منابع
درآمدى بر فقه سياسى / 395؛
فقه سياسى 139/1.
كنسول
نماينده ادارى دولت بيگانه در
شهرها و بنادر بازرگانى كه حامى منافع و حقوق شخصى اتباع دولت خود (اعم از مقيم يا
عابر) است. وظايف مأموران ثبت احوال و متصدى دفاتر اسناد رسمى و رسيدگى به