responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 449

خصلت در انسان موجب تباهى نظام ادارى هم هست.

مدير شايسته بايد با حسن نيت و اعتماد به منطق و استدلال و احترام به آراى ديگران اين خصلت را در خود بميراند، زيرا كه(وَ كانَ اَلْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْ‌ءٍ جَدَلاً). (3)

لجاجت با جهالت فرق مى‌كند. جهالت، ناشى از عوامل عارضى از جمله «طغيان هواى نفس» بوده؛ و پس، ممكن است با از بين رفتن اين عوامل به سبب پيدا شدن مانع در برابر آنها، يا در اثر حائل شدن زمان طولانى بين تصميم و انجام گناه و...، فرد متوجه زشتى اعمال سابق خود شده و از أن افكار و اعمال پشيمان شود؛ در صورتى كه، لجاجت از روى عناد و تكبر بوده و از بد ذاتى، ناشى مى‌شود، پس با فروكش كردن هوس‌ها از بين نرفته، و هيچگاه به شخص لجوج ندامت فورى دست نميدهد؛ بلكه، ماداميكه شخص زنده است، اين حالت زشت نيز زنده خواهد ماند؛ مگر آنكه، خدا بخواهد او را هدايت كند. (4)

ثمرۀ تفاوت اين دو صفت، در عقوبت اعمالى است كه از روى لجاجت يا جهالت انجام مى‌شود؛ چون، گناهانى كه از روى جهالت باشد، به شرط توبه، بخشيده مى‌شود؛ در حالى كه، گناهانى كه از روى لجاجت، رشد يافته‌اند، قابل بخشش نيستند؛ چنانچه، خداوند در قرآن مى فرما يد:

«پذيرش توبه از سوى خدا، تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مى‌دهند، سپس زود توبه مى‌كنند...» (5) پذيرش توبه در صورتى است كه اين عمل زشت ناشى از جهالت باشد، نه از روى لجاجت. (6)

يكى از پليدترين صفاتى كه در قرآن از آن به صراحت يا به صورت مفهومى ياد شده و سرزنش شده، لجاجت و اصرار ورزيدن بر سخنان و عقايد باطل است كه، منجر به تكذيب انبيا، آيات الهى و حتى به قتل انبياى الهى مى‌شود. اين صفت ناشى از عوامل خاصى بوده و آثار مخرب گوناگونى دارد؛ كه، به ذكر مهم‌ترين آنها مى‌پردازيم:

1. تقليد كوركورانه:

يكى از عواملى كه براى لجاجت متصور است، تقليد بى‌چون و چرا از عقايد ديگران است؛ چراكه، گاهى با استناد به آن حكم عقل را سركوب كرده و جلوى واضح‌ترين برهان‌ها و معجزات ايستادگى مى‌كنند، قرآن كريم به نكوهش اينگونه تقليد از سوى افراد پرداخته و آن را رد مى‌كند:» (7) «و هنگامى كه به آنها گفته شود: به سوى آنچه خدا نازل كرده، و به سوى پيامبر بياييد! مى‌گويند: «آنچه از پدران خود يافته‌ايم، ما را بس است!» آيا اگر پدران آنها چيزى نميدانستند، و هدايت نيافته بودند (باز از آنها پيروى مى‌كنند)؟!» بر اساس اين آيه، هنگامى كه كفار به سوى كتاب خدا و رسول او دعوت مى‌شدند، به دليل تقليد بى‌قيد و شرط از آداب نياكان خود، در مقابل اين دعوت ايستادگى كرده و از پذيرش آن، خوددارى مى‌كردند. (8)

2. تكبّر و إستكبار:

عامل ديگرى كه قرآن براى لجاجت متذكر شده، استكبار است. مستكبر به كسى گفته مى‌شود كه بخواهد با ترك پذيرفتن حق، خود را بزرگ جلوه داده و خود را بزرگ‌تر از آن بداند كه حق را بپذيرد. اين حسى خود برتربينى، به شخص اجازه نميدهد كه به سخنى غير از سخن خود گوش كند و به همين جهت بدون هيچ دليل و حجتى از انقياد در برابر حق سر برمى‌تابد. (9) «امّا كسانى كه به آخرت ايمان نميآورند، دلهايشان (حق را) انكار مى‌كند و مستكبرند.» (10)لجاجت آثارى در پى دارد كه عبارتند از:

1. محروميت از درك آيات الهى:

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 449
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست