responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 454

گروه دوم: رؤسا و بزرگان و سركردگان با نفوذ مسلمان كه ضعيف الايمان هستند، ولى در ميان مردم خود داراى نفوذند، و اميد مى‌رود كه با دادن سهم مؤلفة قلوبهم به آنان، ايمانشان قوى‌تر و علاقه‌شان بيشتر شود و در صحنه‌هاى جهاد و نظاير آن قوم خود را به حمايت از اسلام وادارند؛

مانند كسانى كه پيغمبر اسلام (ص) از غنايم هوازن، عطاياى بسيار به آنان داد و آنان عده‌اى از طلقاء اهل مكه بودند كه اسلام آورده بودند، اما بعضى منافق و عده‌اى ضعيف الايمان بودند.؛

گروه سوم: مرزنشينان مسلمان هستند كه با دريافت سهمى از مؤلفة قلوبهم از مرزهاى سرزمين‌هاى اسلامى دفاع و محافظت مى‌كنند و اين گروه مى‌تواند همان مرابطين (مرزداران) باشند كه فقها در زمره مصارف فى سبيل اللّه از آنها ياد كرده‌اند و اكنون نيز مى‌توان اين گروه را شامل آن عده از مسلمانانى دانست كه در معرض تهاجم فرهنگى و تبليغاتى دشمنان قرار گرفته و كفار با جلب دوستى آنها، مى‌خواهند آنان را از دينشان گمراه و فرهنگشان را تباه كنند؛

گروه چهارم: طايفه‌اى از مسلمانانند كه براى جمع‌آورى زكات، مورد نيازند. زيرا كه جز با نفوذ و قدرت آنان، دريافت زكات امكان‌پذير نيست و بى‌شك اين مصلحت بر اقدام به جنگ در صورت عدم پرداخت زكات رجحان دارد؛

گروه پنجم: قومى از كفارند كه اميد مى‌رود با به دست آوردن دل‌هاى آنان، ايمان بياورند، مانند صفوان بن اميه كه پيغمبر در روز فتح مكه به او امان داد و مدت چهار ماه به او مهلت داد كه در اختيار دين نظر كند و در اين مدت غايب بود و در غزوه حنين حاضر شد و به سود مسلمانان جنگ كرد، پيش از آنكه اسلام بياورد و چون به جنگ حنين رفت، پيغمبر اسلحۀ او را عاريه گرفت و او در آن روز گفت «لان يرثمى رجل من قريش احب الى منان يرثنى رجل من هوازن» و پيغمبر اسلام به او در وادى شتر فراوانى با بار عنايت كرد و او گفت:

«هذا عطاء من لا يخشى الفقر و مسلم» و ترمذى از طريق سعيد بن مسيب از او روايت كرده‌اند كه گفت: «و الله لقد اعطائى النبى (ص) و انه لأبغض الناس الى فما زال يعطينى حتى انه لأحب الناس الى» و ابن سعد گفته:

«كان صفوان احد المطعمين فى الجاهلية و الفصحاء و قد حسن اسلاميه» (صفوان از مهمانداران معروف و از اطعام كنندگان دوران جاهليت و نيز از جمله فصيحان و سخنوران نامى بود و اسلام وى نيكو گرديد)؛

گروه ششم: آن دسته از كفارند كه از شر آنان بايد هراسيد و با پرداخت سهمى از زكات، انتظار مى‌رود شرّ آنان دفع شود، (11) ابن عباس مى‌گويد گروهى بودند كه پيش پيامبر اكرم (ص) مى‌آمدند، هرگاه چيزى به آنها داده مى‌شد، اسلام را مدح مى‌كردند و مى‌گفتند اين دين و آيين خوبيست و هرگاه پيامبر (ص) چيزى به آنها نميداد، نكوهش مى‌كردند و به اسلام خرده مى‌گرفتند و از جملۀ آنان ابو سفيان فرزند حرب و عينيه فرزند حصين و اقرع فرزند حابس بودند كه پيامبر اكرم (ص) در تقسيم غنايم هوازن به هر كدام صد شتر بخشيد. (12)

شيخ طوسى در «النهايه» به‌طور اجمال مى‌گويد: «...

فهم الذين يتألفون و يستمالون الى الجهاد».

(مؤلفة قلوبهم كسانى هستند كه با آنها انس و الفت گرفته مى‌شود و ميل آنان به جهاد جلب مى‌گردد). (13)

ولى در كتاب «المبسوط» مى‌نويسد: «مؤلفة قلوبهم به نظر ما (شيعه) آن دسته از كفارند كه با سهمى از زكات تمايل آنان به اسلام جلب مى‌گردد و با آنان انس و الفت گرفته مى‌شود تا در جنگ با مشركين از آنها يارى بجويند و اصحاب ما گروه مؤلفه اى از مسلمين نمي‌شناسند». (14)

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 2  صفحه : 454
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست