مبطلين: ستيزه گران گمراه
گروهى كه در جست و جوى يافتن حق نبوده و از روى تمايلات غير منطقى و براى رسيدن به
اهداف مادى و دنيوى، سياست و شيوهاى را در مخالفت با دولت اسلامى مطرح مىكنند و
با تبليغات گمراهكننده، مردم را به شورش و قيام وامىدارند. برخى از فقها اين
گروه را از بغاة نشمرده و آنها را تحت عنوان مبطلين (ستيزه گران گمراه) آوردهاند
(1) و بعضى ديگر چون صاحب جواهر، آنان را از بغاه دانستهاند. (2) زيرا قاسطين
(شورشيان شام به سركردگى معاويه) و ناكثين (شورشيان پيمانشكن به سركردگى طلحه،
زبير و عايشه) كه على عليه السلام با آنان جنگيد، قيامشان عليه امام به دليل
اشتباه و يا خطا در اجتهاد نبوده است. بر اساس حديث نبوى كه درباره كشته شدن عمار
به دست قاسطين آمده (تقتلك الفئه الباغيه) (3)
و همچنين در حديث ديگر كه على (ع) از پيامبر (ص) درباره گروهى كه بايد با آنها بجنگد
پرسش مىكند، مىفرمايد: و هم مخالفون لسننتى و طاعنون
فى دينى (4) (آنها كسانى هستند كه با سيره و سنت من مخالفت مىورزيدند و
در دين من انحراف ايجاد مىكنند). كلمۀ «الفئه» در هر دو حديث اشاره به آيۀ
مربوط به فئه (5) باغيه است. (6)
مجاهد: كارزاركننده با دشمنان
در راه خدا، با كافران كارزاركننده، آنكه جهاد كند، مقابل قاعد، غازى.
عنوان مجاهد و مجاهدان به
كادرهاى يك نظام منسجم دفاعى گفته مىشد كه با مال و جان خود همواره پشت سر دعاة و
فرماندهان حركت مىكردند و دشمنانى را كه با وجود دعوت منطقى و مسالمتآميز، به
رفتار خصمانۀ خود ادامه مىدادند، دفع مىكردند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 468/7.
مجتمع اسلامى
بر اساس نظريۀ اسلام، مجتمع
اسلامى جون دست واحدى در برابر بيگانگان محسوب مىشود و افراد مسلمان مانند مصالح
ساختمان واحد و مستحكمى هستند كه هركدام، به نوبۀ خود در ابقا و استحكام اين
بناى معظم مؤثر و دخيل هستند و ايمان، تنها وسيلۀ ارتباط و به هم پيوستگى و تعاون
آنهاست.
اصولا رابطۀ معنوى و انفكاك
ناپذير مليت در اسلام، به صورت انسانىتر و باشكوه ترى جلوه مىكند، زيرا اين
رابطه، جنبۀ برادرى به خود گرفته و براساس قانون اسلامى كه «مسلمان برادر مسلمان»
است، وحدت خونى جاى خود را به وحدت اساسىتر ديگرى كه از آن به «ايمان» تعبير مىكنيم،
مىدهد. و روى اين اساس بايد