رخنه در اركان انها و تبديل
اين احزاب به عامل فشار براى به كنترل درآوردن يا حمايت نمودن، يا براندازى نظام
سياسى در كشور مورد نظر كه اين نوع مداخله در سياست خارجى شوروى سابق بيشتر به چشم
مىخورد و امريكا هم در استفاده از اين روش براى مداخله حتى از ايجاد و به دام
انداختن احزاب كمونيست نيز فروگذار نكرده است.
ح - راهاندازى و تقويت مالى
و نظامى چريكهاى مخالف داخلى و خارجى يك كشور به دليل همسويى با آنها و يا صرفا
براى آوردن فشار بر حكومت داخلى. اين شيوه نيز مانند روشهاى ديگر مداخله اغلب در
عين محرمانه بودن با انواع روشهاى گمراهكننده نيز همراه مىباشد كه به همين دليل
تشخيص دولت مداخله گر را مشكل مىسازد. نمونه مسائل لبنان و افغانستان در اين مورد
قابل مطالعه است.
ط - مداخله و اشغال نظامى كه
آشكارترين روش مداخله مىباشد و بهطور معمول با سقوط رژيم سياسى و روى كار آمدن
رژيم همسو با اشغالگران همراه بوده و موجب مىگردد كه دولت اشغالگر مقاصد خود را
بر كشور اشغال شده تحميل نمايد.
ى - مداخله متقابل؛ در
موارديكه توازن نسبى قدرت بين دولت مداخله گر و دولت مداخله شده وجود دارد، بهطور
معمول مداخله از طرف هر كدام با واكنش عمل متقابل پاسخ داده مىشود و دولت مداخله
شده نيز سعى مىكند با استفاده از نقطه ضعفهاى دولت مداخله گر، به امور داخلى آن
رخنه نموده و اثر متقابل بگذارد. اين نوع عمل مقابله به مثل در صورتى كه از كنترل
خارج شود در دراز مدت به جنگهاى سرد يا مسلحانه پايدارى تبديل خواهد شد.
منبع
فقه سياسى 362/5-355.
مداهنه← احكام جهاد
مدرنيزم
تقابل بين قديم و جديد كه پس
از قرون وسطى يا از حدود رنسانس به بعد آغاز شد و اصولا مفهومى است كه در علم،
فناورى، فلسفه، هنر، معمارى و جز اينها نمود مىيابد. مدرنيزم نمودهاى بيرونى تمدن
جديد غرب است و مدرنيته عناصر درونى فكرى و فلسفى و فرهنگى آن و داراى رشتهاى از
مفاهيم اساسى است كه با يكديگر در ارتباط هستند. براى مثال عقل يا خرد كه بر اساس
آن، قانون و دولت مدرن شكل گرفته است.
مدرنيزم به فرآيندى در جهت
هماهنگ ساختن نهادهاى سختى با پيشرفت علوم و تمدن اطلاق مىشود.
به عبرت بهتر نه در پى تجدد
بىريشه و اساس بايد بود و نه خواستار حفظ اصالتى كه جايى در آينده ندارد.
مدرنيست به كسى گفته مىشود
كه روح ميهن دوستى، بردبارى و مدارا، آزاد منشى و آزاد فكرى و شهامت و فداركارى در
راه افكار و عقايد خود داشته باشد و عواملى از فرهنگ ملى خود را حفظ نمايد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع
فقه سياسى 192/10-190.
مدرنيزم در انديشه امام خمينى
(ره)
با وجود تعبد و تقيد امام
(ره) به جاودانگى شريعت اسلام و اعتقاد به لزوم پذيرش آن بدون هر نوع حذف يا
افزودن كلمهاى بر أن، ديدگاه امام (ره) در رابطه اسلام و مدرنيزم بسى گستردهتر
از ديدگاه مسائل اجرايى يا «مالا نص فيه» و يا ثابت و متغير مىباشد. در نظريه
ولايت فقيه، امام (ره) عنصر ديگرى را بر مقولههاى فوقالذكر افزوده و دايره
مدرنيزم را در حوزه شريعت