انسان در زمينه مديريت و اصول
آن به بيراهه رفته است و اين انحراف خطرناك از آنجا ناشى شده است كه از انسان
تفسيرى نادرست ترسيم كرد، و بالاخره در خلق مديريتى متناسب با چنين تصور غلطى از
انسان او را تا ورطه مسخ انسان كشانده است. (2)
منابع
1 - نهج البلاغه / خ 3؛ 2 -
فقه سياسى 151/6-146.
مديريت (و آفات آن)
مديريت اگر با آفاتى همراه
شود به سوء مديريت منجر مىشود. سوء مديريت مىتواند عامل زوال قدرت و فروپاشى
دولت شود. اسلام شرايط و ضوابط مكتبى و توانايىهاى تخصصى و علمى لازم را دارد كه
به تناسب كمبود يا ضعف اين شرايط و توانايىها، آفتهايى دامنگير مديريت مىشود كه
اگر شناخته و پيشگيرى نشود، مديريت دچار سردرگمى شده و نهتنها توان انجام
مسئوليتهاى خود را از دست مىدهد بلكه به ضد خود تبديل مىشود و به جاى گرهگشايى
از جامعه برمشكلات آن مىافزايد.
مديريت توانى است كه همه
انسانها آن را دارند، ولى وقتى تناسب مسئوليت با توانايى از نظر تعهد و علم با هم
تطبيق نكند، ناگزير زمينه رشد آفتهاى مديريت فراهم مىشود. اهم آفات مديريت را به
طور اختصار بررسى مىكنيم:
1. سستى ايمان: ايمان داراى
سلسلهمراتب متفاوتى است. هرگاه آفت سستى ايمان در مديريت ظاهر شود نه تنها بايد
در صلاحيت چنين مديرى ترديد كرد، اصولأ از آنجا كه انگيزههاى عمل انسان بىايمان
يا سست ايمان با انگيزه عمل انسان با ايمان يا قوى الايمان متفاوت است و از نظر
كمى و كيفى در نفس عمل اثرات متفاوتى دارند و نيز در ميزان توانايى مدير، اثر
مستقيم دارد ناگزير مديريت اسلامى بايد با آن به عنوان يك آفت مبارزه كند و به
همين دليل است كه اسلام بر جهاد اكبر، خودسازى، تربيت معنوى و ارتقاى ايمان تأكيد
كرده است.
داخل كردن برنامههاى تربيتى
در كل برنامهريزى ضرورتى است كه مديريت و زير مجموعه آن را در برابر اين آفت آسيبناپذير
مىكند؛
2. ضعف بينش علمى: مديريت
هرسازمان به تناسب گستردگى و پيچيدگى سازمان خود بايد به ميزان علم، تخصص و تجربه
بيفزايد و غفلت از اين معيار اسلامى در گزينش مديران موجب خسارتهاى جبرانناپذير
خواهد بود، ولى حتى اگر در ابتدا، انتخاب مدير براساس صلاحيت علمى دركنار تعهد
ايمانى صورت گرفته باشد، نبايد از آفت ضعف بينش علمى غافل بود.
زيرا ممكن است به دليل تحولات
بعدى و گستردهتر شدن سازمان و پيچيدهتر شدن مديريت، توان علمى و تخصصى مدير با
شرايط كنونى كه پس از گزينش او به وجود آمده است، وفق ندهد و از اين رو ضعف بيشتر
موجب انحراف در تصميم گيرى در عمليات شود.
بنابراين بايد به تناسب
پيشرفت سازمان، گستردگى و پيچيدگى آن، بينش و معلومات فنى و تخصصى مديران افزايش
يابد.
برنامههاى آموزشى ضمن خدمت
مىتواند توانايىهاى مورد نياز سازمان را فراهم آورد و ميزان كفايت مديران را به
سطح مطلوب ارتقا بخشد؛
3. عدم برنامهريزى: على (ع)
فرموده است: (در هر كارى نخست درنگ كن، فكر كن و و رود و خروج و برنامه كار را
بشناس، آنگاه عمل را آغاز كن) تقدير كه در قرآن بارها به خداوند و آفرينش خدا نسبت
دادهشده به معناى اندازهگيرى و برنامهريزى در آفرينش است كه از معيارهاى الهى
آفرينش و حاكم بر خلقت جهان و