13. لجاجت و خشك سرى: منطقى
بودن و هيج سخنى را بدون دليل نپذيرفتن و در برابر باطل ايستادن غير از لجاجت و
خشك سرى است. اين خصلت در انسان موجب تباهى مديريت هم هست، مدير شايسته بايد با
حسن نيت و اعتماد به منطق، استدلال و احترام به آراى ديگران، اين خصلت را در خود
بميراند. زيرا كه(وَ كانَ اَلْإِنْسانُ أَكْثَرَ
شَيْءٍ جَدَلاً)؛ (7)
14. فخر فروشى و امتيازطلبى:
از خود راضى بودن و به ديگران فخر فروختن و خود را از ديگران ممتار شمردن، أفتى
است كه مىتواند تمامى تلاشهاى يك مدير كاردان و لايق را خنثى و موفقيت او را
ناچيز گرداند. انسان اگر به حال خود رها شود دجار اين آفت نكبتبار مىشود(إِنَّهُ
لَفَرِحٌ فَخُورٌ)(8) تواضع در مديران مىتواند
در متوقف كردن رشد اين خصلت منفى در درون آدمى و ريشهكن كردن آن مؤثر باشد.
15. عدم پويايى: حركت خصيصه
هر موجود زنده است، سازمان و مديريت آن وقتى زنده است كه پويا و پيشرو باشد.
ايستايى در مديريت و ايجاد وقفه در روند سازمان به معناى مرگ مديريت است؛
16. تسويف: كار امروز به فردا
واگذار كردن (تسويف) نمودار فرار مدير از مشكلات روزمره است و اگر اين كار تكرار
شود، آفت خطرناكى مديريت را به تباهى مىكشاند.
امام صادق (ع) آن را به
دريايى تشبيه كرده كه غريق را به كام خويش مىگيرد «اياك
و التسويف فانه بحر يغرق فيه الهلكى». (9)
در سيره سياسى پيامبر اسلام
(ص) مذاكره با دشمن به عنوان يك شيوه در جذب مخالفان و دشمنان در موارد مختلف ديده
شده و تاريخ صدر اسلام شاهد نمونههاى بارزى از اين نوع رفتار سياسى در زندگى
سياسى پيامبر اكرم (ص) است و بزرگترين معضلات سياسى عصر نبوى (ص) مانند مشكل مكه
و معضل قريش، هرگز از راه پيكار و خصومت حل نشده و اين مذاكره بود كه با اصرار
پيامبر (ص) و به دنبال به مذاكره كشاندن دشمن، مهمترين مشكلات مدينه را حل كرد و
نهتنها اسلام را از كمند خصومت ديرپاى قريش رهايى بخشيد و به جنگها خاتمه داد
بلكه امنيت مطلوب پيامبر (ص) را براى آغاز دعوت جهانى اسلام فراهم كرد.
موفقيتهاى پيامبر (ص) در
آغاز دعوت و تمهيدات اوليه هجرت و تشكيل جامعه مدينه و ايجاد وحدت سياسى، همه و
همه مرهون اصل مذاكره بوده است و اصولا مذاكره قبل از شروع به جهاد، از وظايف
اجتنابناپذير و خود از آداب جهاد محسوب مىشود.
در جهان امروز نيز نقش مذاكره
در حل مسالمتآميز اختلافها، نهتنها در محدوده نظر بلكه در عمل نيز به اثبات
رسيده است و تجربيات تاريخى انكار ناپذير حقانيت اين روش را به اثبات رسانده است.