آزاد است، ملتزم و متعهد مىشود.
در توسعه روابط بازرگانى و فعاليتهاى اقتصادى تا آنجا كه به مصالح عاليه و استقلال
مسلمين لطمهاى وارد نياورد آزادى و تسهيلات بيشترى منظور شود و دولت صلاحيتدار
اسلامى در ضمن قرارداد ذمه تعهداتى در زمينه گسترش فعاليتهاى اقتصادى اقليتها و
يا خريد كالا و محصولات آنها و يا در مورد فروش اجناس مورد نياز بازرگانى و يا
روزمره آنان به عهده بگيرد. بايد در مورد ازدواج و طلاق و ارث و ساير قوانين مدنى
اقليتها، شرايط كه موجب راحتى بيشتر يا امكانات مطلوب و سرانجام تسهيلاتى كه تنها
از طرف اقليتها تقاضا مىشود در متن قرارداد گنجانيده شود و مسئوليت آن را
مسلمانان به عهده بگيرند. با مراجعه به رفتار مسلمانان و مراعات آداب و رسوم
اجتماعى ممكن است شرايطى از قبيل لزوم شركت مسلمين در محافل اقليتها و يا عدم
شركت در مراسم و مجالس آنان و يا به رسميت شناختن آداب مخصوص و نظاير آنكه منافعى
را براى اقليتها در برمىگيرد و ضررى به جامعه مسلمانان و حيثيت آنان نميرساند به
نفع اقليتها در نظر گرفته شود و تعهداتى در اين زمينه به توافق طرفين برسد. اقليتها
مىتوانند هنگام تنظيم قرارداد ذمه، شركت در اجتماعات اقليتها را به مسلمانان
پيشنهاد دهند. اصول و عناوين غيرقابل خدشه عبارتند از:
1. اصل حاكميت اسلام و عدم
نقض آن با هر نوع قيد و شرطى در متن قرارداد ذمه؛
2. اصل امنيت جامعه اسلامى و
خدشهدار نشدن آن با قرارداد ذمه؛
3. اصل عدم ركون و وابسته شدن
جامعه اسلامى به بيگانگان؛
4. اصل استقلال و عدم نقض آن
با تعهدات قرارداد ذمه؛
5. اصل عدم مداخله در امور
جامعه اسلامى توسط بيگانگان؛
6. اصل سيادت اسلام و خدشه
ناپذيرى آن در برابر تعهدات قرارداد ذمه؛
7. هر نوع تعهدى كه مخالف با
اصول ثابت و احكام اوليه اسلام باشد.
منبع
فقه سياسى 217/11-214.
مسئوليت مدنى دولت
از نظر حقوقى تنها اشخاص
حقيقى داراى مسئوليت مدنى نيستند، بلكه اشخاص حقوقى و در رأس آنها دولت به عنوان
مهمترين و بزرگترين شخص حقوقى نيز در قبال اعمال خود مسئولند. با توجه به دامنۀ
اختيارات و فعاليتهاى دولت در عرصههاى مختلف اقتصادى، عمرانى، آموزشى، اجتماعى، فرهنگى
و...
تعيين مسئوليت اين نهاد مهم
امرى ضرورى و اجتنابناپذير است. دلايل چندى را مىتوان براى شناسايى مسئوليت مدنى
دولت ذكر كرد كه از آن جمله مىتوان به دلايل زير اشاره كرد:
- تصميمات دولت همواره مبتنى
بر اراده عموم مردم نبوده است، تا بتوان مسئوليت آن تصميمات را بر عهده مردم
گذارد.
- رعايت قاعده لاضرر نيز حكم
مىكند كه دولت همانند ساير اشخاص نبايد به ديگران خسارتى وارد كند و در صورت ايراد
خسارت بايد آن را جبران كند؛
- برخى از فعاليتهاى دولت
مربوط به اعمال تصدى است نه اعمال حاكميت.
در اينگونه فعاليتها (اعمال
تصدى) كه اصولا تجارى و اقتصادى است، دولت مانند بازرگانان و صنعتگران و امثال آن
عمل مىكند. در واقع دولت به هنگام خريد، فروش، اجاره و... مانند ساير افراد ظاهر