بسيارى از تبعيضها در مقام
استيفاى حقوق آشكار مىشود. براساس اصل برابرى آحاد مردم در استيفاى حقوقشان، بايد
امكان استيفاى هر حقى بهطور مساوى در اختيار همگان قرار گيرد، مانند حق دادخواهى؛
8. برابرى امت: منظور از
برابرى امت در حقيقت برابرى در حقوق شهروندى در نظام اسلامى براى مؤمنان است. امت
رمز يكپارچگى مردم مسلمان در نظام و دولت اسلامى به شمار مىرود كه وحدت آن(إِنَّ
هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً)(4)
رمز برابرى در درون اين مجموعه متشكل و سازمانيافته است. اين نوع برابرى كه در
«اخوت اسلامى»(إِنَّمَا اَلْمُؤْمِنُونَ
إِخْوَةٌ)(5) تجلى يافته است، همه امتيازها و فاصلههاى مادى و ظاهرى
را درهم شكسته و سورهاى از قرآن كه در آن، عتاب به پيامبر (ص) ديده مىشود، حماسه
آن را جاودانه كرده است. (6)
برابرى آحاد امت به معناى آن
است كه هر فرد از امت اسلام به لحاظ عضويت در مجموعه و منظومه برادرى ايمانى،
داراى حق برابر است؛
9. مساوات و عدالت: شرايطى كه
در قوانين براى احراز امتياز و رتبه ويژه منظور مىشود و نيل به يك سلسله مزايا و
اختيارات به صلاحيتها و مهارتهاى خاصى موكول مىشود، تا آنجا كه مناسبت بين حق و
صلاحيت و يا اختيارات و مهارتها، منطقى و قابل قبول است، چنين قوانينى تبعيض
محسوب نشده و عادلانه هم هست و از سوى ديگر اعطاى حق مساوى و امكانات و مزاياى
برابر در صورتى عادلانه است كه همه افرادى كه از حق و مزاياى برابر استفاده مىكنند،
شرايط برابر هم داشته باشند.
به اين ترتيب همواره بايد در
حقانيت مساوات و تبعيض، مسئلۀ عدالت، مدّ نظر قرار گيرد به طورى كه ممكن است
تبعيضى عادلانه و مساواتى غير عادلانه باشد و مساوات در جايى كه بين افراد از نظر
صلاحيت و مهارت، تفاوت وجود دارد و تبعيض در مواردى كه همه از يك نوع شرايط و
صلاحيت برخوردارند، ناعادلانه تلقى مىشود؛
10. مساوات در قانون اساسى
مشروطه: اصل مساوات در قانون اساسى مشروطه هرچند به طور كليشهاى و برگرفته از
قوانين اساسى ديگر كشورها در ماده 19 به صراحت آمده بود اما تفسير فقهى و مبناى
اسلامى آن را متفكر و فقيه بزرگ معاصر مشروطه مرحوم ميرزاى نايينى در كتاب تنبيه
الامه مشروحا بيان كرده بود. (7)
نايينى از مساوات تحت عنوان
يك اصل ظاهرى نام مىبرد و آن را يك اصل اقتباسى از غرب نميانگارد و براساس آيات و
روايات به اثبات فقهى آن مىپردازد و آن را دومين اصل و سرمايه سعادت و حيات ملى
مىنامد.
به اعتقاد نايينى مساوات آن
است كه آحاد ملت با همديگر و با شخص والى در جميع نوعيات برابر باشند اما اين
برابرى مانع از آن نيست كه اشخاص با شرايط متفاوت داراى تكاليف مختلف باشند.
نايينى اين نوع تبعيض روا را، از مستقلات عقليه شمرده و آن را مطلبى نه ويژه
تعاليم اسلام، بلكه از اصول پذيرفتهشده ملل متمدن جهان مىداند.
به اعتقاد ميرزاى نايينى
مساوات مطلق نه وجود دارد و نه عادلانه است و خود مخرب نظام جهان محسوب مىشود.
ميرزاى نايينى مساوات را از ضروريات اسلام مى شما رد.